حدیث خوله بنت قیس در این باره
طبرانی از خوله بنت قیس - همسر حمزه بن عبدالمطلب ب- روایت نموده، که گفت: رسول خدا صبه مردی از بنی ساعده یک وسق خرما بدهکار بود، وی نزدش آمد و آن را از رسول خدا صتقاضا نمود، پیامبر خدا صبه مردی از انصار دستور داد که آن را برای او بپردازد، آن مرد خرمای کمتری از خرمایش به وی پرداخت، ولی او از قبول آن ابا ورزید. انصاری گفت: آیا بر رسول خدا صرد میکنی؟ گفت: بلی، و چه کسی از رسول خدا صبه عدالت مستحقتر است؟! آن گاه چشمان رسول خدا صپر از اشک شد، و بعد از آن گفت: «راست گفت، و چه کسی از من به عدالت مستحقتر است؟! خداوند امّتی را مقدس نگردان، که ضعیف آن حق خود را از قوی آن بدون این که وی را آزار و اذیت رساند نگیرد»، بعد از آن گفت: «ای خوله، آن را برایش بشمار، و دینش را ادا کن، چون هر قرض دهندهای که از (نزد) قرض دار خود راضی بیرون رود، جنبندههای زمین و ماهیان بحر بر وی دعای رحمت میکنند. و هر بندهای که قرض دار خود را معطّل کند، در حالی که چیزی به دست دارد، خداوند به خاطر این عملش بر وی در هر روز و شب گناه نوشته میکند» [۲۴۸]. این را احمد به مانند آن از عائشه لبه اسناد جید و قوی روایت نموده است. این چنین در الترغیب (۲۷۰/۳) آمده است.
[۲۴۸] ضعیف. طبرانی در (الکبیر) (۲۴/ ۲۳۳، ۲۳۴) هیثمی در (المجمع) (۴/ ۱۴۰) میگوید: طبرانی آن را در معجم الاوسط و الکبیر روایت کرده است و در سند آن حیان بن علی است که گروهی او را ثقه دانستهاند و گروهی دیگر او را ضعیف دانستهاند./ آلبانی آن را در ضعیف الترغیب (۱۱۴۰) ضعیف دانسته است.