حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

قصه قیس بن سعد بدر این باره

قصه قیس بن سعد بدر این باره

دار قطنی در کتاب الاسخیاء از یحیی بن عبدالعزیز روایت نموده، که گفت: سعد بن عباده سسالی خودش به جهاد می‏رفت، و سال دیگر فرزندش قیس بن سعد ب، سعد با مردم به غزا رفت، و برای پیامبر خدا صمسلمانان زیادی مهمان آمدند، این خبر به سعد در حالی رسید که در آن ارتش بود، وی گفت: اگر قیس پسر من باشد، می‏گوید: ای نسطاس [۴۳۷]کلیدها را بیاور، که ضرورت پیامبر صرا برایش برآورده کنم، نسطاس می‏گوید: از پدرت برایم خط بیاور، آن گاه وی بینی‏اش را می‏کوبد، کلیدها را می‏گیرد و برای پیامبر خدا صضرورتش را برآورده می‏کند، و قضیه همین طور شده بود و قیس برای پیامبر خدا صصد وسق [۴۳۸]برده بود. این چنین در الاصابه (۵۵۳/۳) آمده است.

[۴۳۷] او خادم وی بود. [۴۳۸] یک وسق معادل شصت صاع است چنان که گذشت.