وصیت ابوبکر سبرای رافع طائی درباره امارت
ابن مبارک در الزهد از رافع طائی روایت نموده، که گفت: در غزوهای هم صحبت ابوبکر سبودم، هنگامی که برگشتیم گفتم: ای ابوبکر تو مرا وصیت کن. گفت: نماز فرض را در وقتش برپا کن، زکات مالت را با طیب خاطر ادا نما، رمضان را روزه بگیر، حج خانه را بهجای آور، و بدان، که هجرت در اسلام نیکوست، و جهاد در هجرت پسندیده است، و امیر مباش. بعد از آن گفت: این امارتی را که امروز اهلش به آن اختیار میشود، نزدیک است که عام گردد، و زیاد شود، حتی کسی آن را به دست آورد که اهل آن نیست، و کسی که امیر باشد، حسابش از همه مردم طولانیتر، و عذابش از همه سختتر میباشد، و کسی که امیر نباشد، او از همه حساباش آسانتر، و عذاباش سهلتر باشد. چون امیران در ظلم بر مؤمنان از همه نزدیک تراند، و کسی که بر مؤمنین ظلم روا دارد، عهد خداوند را میشکند. مؤمنان همسایگان خدا، و بندگان ویاند، به خدا سوگند، چون گوسفند و یا شتر همسایه یکی از شما را چیزی برسد، خشمگین و ناقرار شب سپری نموده میگوید: گوسفند همسایهام و یا شتر همسایهام، و خداوند به حقتر است که برای همسایه خود خشمگین شود. این چنین در الکنز (۱۶۲/۳) آمده است.