خارج شدن ابوبکر سبرای جهاد به تنهاییاش و قول سعلی در این باره
ساجی از عائشه لروایت نموده، که گفت: پدرم در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود، سوار بر سواریاش، به طرف ذی القصّه بیرون آمد، آن گاه علی بن ابی طالب آمد و از جلو سواریاش را گرفت و گفت: کجا میروی ای خلیفه رسول خدا؟ من به تو آنچه را میگویم، که رسول خدا صدر روز احد برایت گفت: «شمشیرت را در غلاف کن، و ما را با نفست در مصیبت منه»، به خدا سوگند، اگر تو را از دست بدهیم، بعد از تو ابداً برای اسلام نظامی نخواهد بود، بعد او برگشت و ارتش را فرستاد. این چنین در الکنز (۱۴۳/۳) آمده. و این را دار قطنی همچنین مانند آن، چنان که در البدایه (۳۱۵/۶) آمده، روایت نموده است.