حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

عملکرد علی سدر تقسیم نمودن همه مال

عملکرد علی سدر تقسیم نمودن همه مال

ابونعیم در الحلیه (۸۱/۱) از علی بن ربیعه والبی (از علی بن ابی طالب) روایت نموده، که گفت: ابن نباج نزد وی آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین، بیت المال مسلمین از زرد و سفید [۴۹۵]پر شده است، گفت: اللَّه اکبر! و تکیه کنان بر ابن نباج برخاست، تا این که نزد بیت المال مسلمین ایستاد و گفت:

هذا جناي وخياره فيه
وكل جان يده الي فيه

ای ابن نباج گروه‏های کوفه را برایم فراخوان، می‏گوید: در میان مردم ندا شد، و همه آنچه را در بیت المال بود داد و می‏گفت: ای طلا و ای نقره، غیر از من را فریفته سازید، بگیر، و بگیر، تا این که یک دینار و درهم از آن باقی نماند. و بعد از آن به آب پاشی آن امر نمود و در آن دو رکعت نماز گزارد.

و از مجمع تیمی روایت است که گفت: علی سبیت المال را جاروب می‏نمود، و در آن نماز می‏خواند، و از آن به عنوان مسجد به این امید استفاده می‏نمود که در روز قیامت برایش گواهی بدهد. و ابن عبدالبر در الاستیعاب (۴۹/۳) از مجمع التیمی به مانند این را روایت نموده است.

و از معاذبن العلاء از پدرش از جدّش روایت است که گفت: از علی ابن ابی طالب سشنیدم که می‏گفت: از غنیمت شما جز این شیشه را که رئیس قریه برایم اهدا نموده است دیگر چیزی نگرفته‏ام، و بعد از آن به بیت المال وارد شد، و همه آنچه را در آن بود تقسیم نمود، و بعد شروع نموده می‏گفت:

افلح من كانت له قو صره
ياكل منها كل يوم مره

و از عنتره شیبانی روایت است که گفت: علی سدر جزیه و خراج از اهل هر صناعت از صنعت‌شان و کار دستی آنان مالیات می‏گرفت، حتی که از اهل سوزن سوزن جوال دوز، تار و ریسمان می‏گرفت، و بعد آن را در میان مردم تقسیم می‏نمود، و در بیت المال، مالی را نمی‏گذاشت که در آنجا شب سپری کند، بلکه آن را تقسیم می‏کرد، جز در صورتی که کاری وی را به خود مشغول می‏ساخت، و فردا به آن می‏پرداخت، و می‏گفت: ای دنیا مرا فریفته نساز، غیر مرا فریفته کن، و این را زمزمه می‏نمود.

هذا جناي وخياره فيه
وكل جان يده الى فيه

و ابوعبید از عنتره روایت نموده، که گفت: روزی نزد علی سآمدم، قنبر نیز نزدش آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین، تو مردی هستی که چیزی را نگه نمی‏داری، و برای اهل بیت تو نیز در این مال سهم و نصیب است، و من چیزی را برایت پنهان داشته‏ام، گفت: آن چیست؟ قنبر پاسخ داد: برو و ببین که آن چیست، می‏گوید: او را داخل خانه‏ای نمود، و در آن کیسه‏ای پر از ظرف‏های طلا و نقره و طلا اندود شده قرار داشت، هنگامی که علی سآن را دید گفت: مادرت تو را از دست بدهد! خواسته‏ای در خانه من آتش عظیمی را داخل کنی؟! و بعد شروع به وزن کردن آن نمود، و به هر بزرگ قوم سهم وی را می‏داد، و بعد گفت:

هذا جناى وخیاره فیه
وکل جان یده الى فیه

مرا فریفته نکن، غیر مرا فریفته ساز! این چنین در منتخب الکنز (۵۷/۵) آمده، و احمد آن را در الزهد، و مسدد از مجمع به مانند آنچه نزد ابونعیم در الحلیه گذشت، چنان که در المنتخب (۵۷/۵) آمده، روایت نموده‏اند.

[۴۹۵] هدفش طلاء و نقره است. م.