عملکرد علی سدر تقسیم نمودن همه مال
ابونعیم در الحلیه (۸۱/۱) از علی بن ربیعه والبی (از علی بن ابی طالب) روایت نموده، که گفت: ابن نباج نزد وی آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین، بیت المال مسلمین از زرد و سفید [۴۹۵]پر شده است، گفت: اللَّه اکبر! و تکیه کنان بر ابن نباج برخاست، تا این که نزد بیت المال مسلمین ایستاد و گفت:
هذا جناي وخياره فيه
وكل جان يده الي فيه
ای ابن نباج گروههای کوفه را برایم فراخوان، میگوید: در میان مردم ندا شد، و همه آنچه را در بیت المال بود داد و میگفت: ای طلا و ای نقره، غیر از من را فریفته سازید، بگیر، و بگیر، تا این که یک دینار و درهم از آن باقی نماند. و بعد از آن به آب پاشی آن امر نمود و در آن دو رکعت نماز گزارد.
و از مجمع تیمی روایت است که گفت: علی سبیت المال را جاروب مینمود، و در آن نماز میخواند، و از آن به عنوان مسجد به این امید استفاده مینمود که در روز قیامت برایش گواهی بدهد. و ابن عبدالبر در الاستیعاب (۴۹/۳) از مجمع التیمی به مانند این را روایت نموده است.
و از معاذبن العلاء از پدرش از جدّش روایت است که گفت: از علی ابن ابی طالب سشنیدم که میگفت: از غنیمت شما جز این شیشه را که رئیس قریه برایم اهدا نموده است دیگر چیزی نگرفتهام، و بعد از آن به بیت المال وارد شد، و همه آنچه را در آن بود تقسیم نمود، و بعد شروع نموده میگفت:
افلح من كانت له قو صره
ياكل منها كل يوم مره
و از عنتره شیبانی روایت است که گفت: علی سدر جزیه و خراج از اهل هر صناعت از صنعتشان و کار دستی آنان مالیات میگرفت، حتی که از اهل سوزن سوزن جوال دوز، تار و ریسمان میگرفت، و بعد آن را در میان مردم تقسیم مینمود، و در بیت المال، مالی را نمیگذاشت که در آنجا شب سپری کند، بلکه آن را تقسیم میکرد، جز در صورتی که کاری وی را به خود مشغول میساخت، و فردا به آن میپرداخت، و میگفت: ای دنیا مرا فریفته نساز، غیر مرا فریفته کن، و این را زمزمه مینمود.
هذا جناي وخياره فيهوكل جان يده الى فيه
و ابوعبید از عنتره روایت نموده، که گفت: روزی نزد علی سآمدم، قنبر نیز نزدش آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین، تو مردی هستی که چیزی را نگه نمیداری، و برای اهل بیت تو نیز در این مال سهم و نصیب است، و من چیزی را برایت پنهان داشتهام، گفت: آن چیست؟ قنبر پاسخ داد: برو و ببین که آن چیست، میگوید: او را داخل خانهای نمود، و در آن کیسهای پر از ظرفهای طلا و نقره و طلا اندود شده قرار داشت، هنگامی که علی سآن را دید گفت: مادرت تو را از دست بدهد! خواستهای در خانه من آتش عظیمی را داخل کنی؟! و بعد شروع به وزن کردن آن نمود، و به هر بزرگ قوم سهم وی را میداد، و بعد گفت:
هذا جناى وخیاره فیه
وکل جان یده الى فیه
مرا فریفته نکن، غیر مرا فریفته ساز! این چنین در منتخب الکنز (۵۷/۵) آمده، و احمد آن را در الزهد، و مسدد از مجمع به مانند آنچه نزد ابونعیم در الحلیه گذشت، چنان که در المنتخب (۵۷/۵) آمده، روایت نمودهاند.
[۴۹۵] هدفش طلاء و نقره است. م.