حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث ابن عساکر در این باره

حدیث ابن عساکر در این باره

و نزد طبرانی و ابن عساکر از بشیر (اسمی) سروایت است که گفت: هنگامی که مهاجرین به مدینه آمدند، آب را پسند ننمودند، و مردی از بنی غفار چشمه‏ای داشت که به آن رومه گفته می‏شد، و یک مشک آب آن را به یک پیمانه [۴۰۱]می‏فروخت. پیامبر خدا صبه او گفت: «آن را در بدل چشمه‏ای در جنت به فروش». پاسخ داد: ای پیامبر خدا برای من و عیالم غیر آن چیزی نیست و نمی‏توانم [بدون آن زندکی را پیش ببرم]. این خبر به عثمان سرسید، و او آن را به سی و پنج هزار درهم خریداری نمود. بعد از آن نزد پیامبر صآمد و گفت: ای پیامبر خدا، اگر من آن را بخرم، آیا برایم چشمه‏ای در جنت، مثل آنچه به وی گردانیدی می‏دهی؟ گفت: «آری». عثمان سافزود: من آن را خریده‏ام و آن را برای مسلمانان صدقه کردم [۴۰۲]. این چنین در المنتخب (۱۱/۵) آمده است.

[۴۰۱] در حدیث مد آمده، آن پیمانه‏ای است، در عراق برابر با دور طل، و در حجاز برابر با یک رطل و یکسوم رطل، و برخی آن را به اندازه پری دو کف دست آنان گفته‏اند. به نقل از فرهنگ لاروس. م. [۴۰۲] طبرانی در الکبیر (۲/ ۴۱، ۴۲) در سند آن عبدالاعلی بن ابی المساور است که ضعیف است.