قصه وی با حبیب بن مسلمه بدر این باره
و ابونعیم در الحلیه (۱۶۱/۱) از ابوبکر بن منکدر روایت نموده، که گفت: حبیب بن مسلمه در حالی که امیر شام بود، سیصد دینار برای ابوذر سفرستاد و گفت: از این، در ضرورت خود استفاده کن، ابوذر سگفت: آن را بهسوی وی برگردان، آیا کسی را از ما غافلتر از خدا نیافت؟! ما جز سایهای که به آن پناه میبریم، و رمه کوچکی از گوسفندان که بیگاه نزدمان میآیند، و کنیز آزاد شدهای که خدمت خویش را بر ما صدقه نموده است، دیگر چیزی نداریم، ولی باز هم من از اضافه میترسم.