حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

وصیت عمر سبه یزیدبن ابی سفیان

وصیت عمر سبه یزیدبن ابی سفیان

ابن المبارک از سعیدبن جبیر روایت نموده، که گفت: به عمر بن الخطاب سخبر رسید که یزید بن ابی سفیان بطعام‏های متنوّع و رنگارنگ می‏خورد، آن گاه عمر سبه مولای خود که به او یرفأ می‏گفتند گفت: وقتی که دانستی او برای شام خود حاضر شده، مرا خبر کن، هنگامی که به طعام شب خود حاضر شد، وی عمر سرا خبر نمود، و عمر سآمد و سلام داد و اجازه خواست، او هم اجازه داد و عمر وارد شد، آن گاه شام برای او آورده شد، و سوپ و گوشت آورده شد، و عمر سبا او خورد، بعد از آن گوشت بریان پیش کرده شد، یزید دست خود را دراز نمود، ولی عمر سدست خود را بازداشت، و بعد از آن گفت: ای یزیدبن ابی سفیان از خدا بترس!! آیا طعامی را بعد از طعامی می‏خوری؟ سوگند به ذاتی که جان عمر در دست اوست، اگر با سنت آنها مخالفت کنید، از راه آنها به بیراهه کشانیده خواهید شد. این چنین در منتخب الکنز (۴۰۱/۴) آمده است.