حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

شرایط عمر سبر والیان و کارمندان

شرایط عمر سبر والیان و کارمندان

بیهقی از عاصم بن ابی نَجُود روایت نموده که [۲۰۷]: عمربن الخطاب سوقتی والیان خود را اعزام می‏داشت، بر آن‏ها شرط می‏گذاشت که: اسب تاتاری را سوار نشوید، نان سفید را نخورید، لباس نازک را نپوشید و دروازه‏های‌تان را در مقابل ضرورت‏های مردم نبندید، اگر چیزی از این را [بر خلاف امر من] انجام دادید، عذاب بر شما لازم و روا گردیده است، بعد از آن با مشایعت نمودن رخصت‏شان می‏نمود. و وقتی که می‏خواست برگردد، می‏گفت: من شما را بر خونهای مسلمانان مسلّط نگردانیده‏ام، و نه هم بر پوست‏هایشان، و نه بر ناموس‏هایشان، و نه بر اموال‌شان، ولی من شما را فرستادم تا نماز را برای آنها برپا کنید، غنیمت‌شان را در میان‌شان تقسیم نمایید و در میان آنان به عدل حکم کنید. و وقتی چیزی برای‌تان مشکل جلوه نمود و اشکالی به بار آورد آن را به من برسانید. آگاه باشید که عرب را نزنید، چون ذلیلش می‏سازید، و آن‏ها را زیاد نگه ندارید که آنها را در فتنه می‏اندازید [۲۰۸]و بر آنها خرده‏گیری نکنید که محروم‌شان می‏سازید، و قرآن را جدا [نگاه] کنید [۲۰۹]. این چنین در الکنز (۱۴۸/۳) آمده است.

و طبری (۱۹/۵) از ابوحصین به معنای آن را به اختصار روایت نموده، و افزوده است: قرآن را جدا کنید، و روایت از محمّد صرا کم کنید و من شریک‏تان هستم. و از والیان خود قصاص می‏گرفت، و وقتی که از والی اش به وی شکایت می‏شد، او و کسی را که از وی شکایت نموده بود جمع می‏کرد، و اگر امری بر وی ثابت می‏شد که مؤاخذه بر آن لازم می‏بود، مؤاخذه‏اش می‏نمود.

و همچنین ابن ابی شیبه و ابن‏عساکر از ابوخزیمه بن ثابت روایت نموده‏اند که گفت: عمر سوقتی مردی را والی مقرر می‏نمود، گروهی از انصار و غیر ایشان را بر وی شاهد آورده می‏گفت: من تو را بر خون‏های مسلمانان استخدام ننموده‏ام... و به معنای آن را، چنان که در الکنز (۱۴۸/۳) آمده، متذکر شده است.

[۲۰۷] در اصل «عن» آمده، که «از» معنی می‏دهد، و این تصحیفی است از «أن» که در ترجمه مراعات شده است. [۲۰۸] در ترجمه این فقره تصرف اندکی با مراجعه به پاورقی کتاب که از طبری نقل شده، به خاطر موجودیت اشکال در متن نص، صورت گرفته است. م. [۲۰۹] یعنی همراه قرآن حدیث را یکجای نوشته نکید.