شرایط عمر سبر والیان و کارمندان
بیهقی از عاصم بن ابی نَجُود روایت نموده که [۲۰۷]: عمربن الخطاب سوقتی والیان خود را اعزام میداشت، بر آنها شرط میگذاشت که: اسب تاتاری را سوار نشوید، نان سفید را نخورید، لباس نازک را نپوشید و دروازههایتان را در مقابل ضرورتهای مردم نبندید، اگر چیزی از این را [بر خلاف امر من] انجام دادید، عذاب بر شما لازم و روا گردیده است، بعد از آن با مشایعت نمودن رخصتشان مینمود. و وقتی که میخواست برگردد، میگفت: من شما را بر خونهای مسلمانان مسلّط نگردانیدهام، و نه هم بر پوستهایشان، و نه بر ناموسهایشان، و نه بر اموالشان، ولی من شما را فرستادم تا نماز را برای آنها برپا کنید، غنیمتشان را در میانشان تقسیم نمایید و در میان آنان به عدل حکم کنید. و وقتی چیزی برایتان مشکل جلوه نمود و اشکالی به بار آورد آن را به من برسانید. آگاه باشید که عرب را نزنید، چون ذلیلش میسازید، و آنها را زیاد نگه ندارید که آنها را در فتنه میاندازید [۲۰۸]و بر آنها خردهگیری نکنید که محرومشان میسازید، و قرآن را جدا [نگاه] کنید [۲۰۹]. این چنین در الکنز (۱۴۸/۳) آمده است.
و طبری (۱۹/۵) از ابوحصین به معنای آن را به اختصار روایت نموده، و افزوده است: قرآن را جدا کنید، و روایت از محمّد صرا کم کنید و من شریکتان هستم. و از والیان خود قصاص میگرفت، و وقتی که از والی اش به وی شکایت میشد، او و کسی را که از وی شکایت نموده بود جمع میکرد، و اگر امری بر وی ثابت میشد که مؤاخذه بر آن لازم میبود، مؤاخذهاش مینمود.
و همچنین ابن ابی شیبه و ابنعساکر از ابوخزیمه بن ثابت روایت نمودهاند که گفت: عمر سوقتی مردی را والی مقرر مینمود، گروهی از انصار و غیر ایشان را بر وی شاهد آورده میگفت: من تو را بر خونهای مسلمانان استخدام ننمودهام... و به معنای آن را، چنان که در الکنز (۱۴۸/۳) آمده، متذکر شده است.
[۲۰۷] در اصل «عن» آمده، که «از» معنی میدهد، و این تصحیفی است از «أن» که در ترجمه مراعات شده است. [۲۰۸] در ترجمه این فقره تصرف اندکی با مراجعه به پاورقی کتاب که از طبری نقل شده، به خاطر موجودیت اشکال در متن نص، صورت گرفته است. م. [۲۰۹] یعنی همراه قرآن حدیث را یکجای نوشته نکید.