روایت حسن بصری در قصه پوستین [۵۷۳]و دستبندهای کسری
نزد بیهقی همچنین (۳۵۸/۶) از حسن روایت است که: پوستین کسری برای عمربن الخطاب سآورده شد، و در پیش رویش گذاشته شد، و در میان قوم سراقه بن مالک بن جعشم سحضور داشت، [راوی] میگوید: وی دستبندهای کسری بن هرمز را به طرف وی انداخت، و او هردوی آن را در دست خود نمود، و به شانههایش رسید، هنگامی که [عمر س]آنها را در دستهای سراقه دید، گفت: الحمدللَّه! دستبندهای کسری بن هرمز در دست سراقه بن مالک بن جعشم، اعرابیی از بنی مدلج!! بعد گفت: بار خدایا، به درستی من دانستم که پیامبرت صدوست داشت تا مالی به دست بیاورد، و آن را در راه تو، و بر بندگان تو انفاق کند، و تو آن را از وی با توجّه ات به او و گزینشت برای وی [۵۷۴]دور داشتی، و باز گفت: بار خدایا، به درستی من دانستم که ابوبکر سدوست داشت، تا مالی به دست بیاورد، و آن را در راه تو، و بر بندگان تو انفاق کند، ولی آن را از وی با توجّه توبه او، و گزینشت دور داشتی، بار خدایا، من به تو پناه میبرم که این مکر و آزمایش از طرف تو برای عمر باشد، بعد از آن تلاوت نمود:
﴿أَيَحۡسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِۦ مِن مَّالٖ وَبَنِينَ ٥٥ نُسَارِعُ لَهُمۡ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ بَل لَّا يَشۡعُرُونَ ٥٦﴾[المؤمنون: ۵۵-۵۶].
ترجمه: «آیا میپندارید که به آنچه از مال و پسران آنان را مدد میکنیم، به این عمل برایشان در خوبیها شتاب میکنیم، نه چنین نیست بلکه آنان نمیدانند».
این را عبدبن حمید و ابن المنذر و ابن عساکر از حسن به مانند آن، چنان که در منتخب الکنز (۴۱۲/۴) آمده، روایت نمودهاند.
[۵۷۳] در حدیث «فروه» استعمال شده، که پارهای از فرو، و پوستین را معنی میدهد، و آن که آستر آن از پوست خرگوش و مانند آن باشد. به نقل از لاروس. م. [۵۷۴] یعنی: به خاطر گزینش خیر و نیکی برای وی. م.