حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث عبداللَّه بن مسعود درباره سخاوت و جوانمردی معاذ

حدیث عبداللَّه بن مسعود درباره سخاوت و جوانمردی معاذ

و حاکم این را از طریق ابووائل از عبداللَّه روایت نموده، که گفت: هنگامی که پیامبر صدرگذشت، و ابوبکر سرا جانشین و خلیفه وی ساختند، پیامبر خدا صمعاذ را به یمن فرستاده بود، و ابوبکر سعمر سرا بر موسم تعیین نمود [۳۴۶]، وی با معاذ در مکه در حالی ملاقات نمود، که همراهش غلامانی بودند، عمر پرسید: این‏ها کیستند؟ گفت: این‏ها هدیه شده‏اند، و این‏ها برای ابوبکر‌اند. عمر سبه او گفت: من بر آن هستم که آنها را نزد ابوبکر بیاوری. [راوی]می‏گوید: بعد فردای آن روز باز معاذ با وی ملاقات نموده و گفت: ای ابن الخطاب من دیشب خودرا در حالی دیدم که درآتش خیز می‏زدم، و تو کمر مرا گرفته بودی، بنابراین از تو اطاعت می‏کنم. [راوی]می‏گوید: آن گاه آنان را نزد ابوبکر سآورد و گفت: این‏ها به من هدیه شده‏اند، و این‏ها به تو،. گفت: ما هدیه‏ای را برایت سپردیم. بعد معاذ برای نماز بیرون رفت، و دید که آنها هم در پشت وی نماز می‏خوانند، معاذ پرسید: برای کی نماز می‏خوانید؟ گفتند: برای خداوند ، فرمود: بنابراین شما برای وی هستید، و آنان را آزاد نمود. حاکم (۲۷۲/۳) که ذهبی نیز با او موافقت نموده، می‏گوید: به شرط شیخین صحیح است ولی آن دو این را روایت ننموده‏اند.

[۳۴۶] امیر حج مقرر کرد. م.