حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

خواستگاری عمر از دختر علی بو ابلاغ این این امر به مشاورینش

خواستگاری عمر از دختر علی بو ابلاغ این این امر به مشاورینش

ابن سعد و سعیدبن منصور از ابوجعفر روایت نموده‏اند که عمربن الخطاب سام کلثوم دختر علی بن ابوطالب برا خواستگاری نمود، علی سگفت: دخترهایم را برای پسران جعفر نگه داشته‏ام، عمر گفت: ای علی وی را به نکاح من درآور، به خدا سوگند، آن چنان که من حسن صحبت و همزیستی را با وی رعایت می‏کنم هیچ کسی در روی زمین رعایت نمی‏کند، آن گاه علی فرمود: بلی این کار را نمودم. بعد عمر در مجلس مهاجرین در میان قبر [۹۹]و منبر که: علی، عثمان، زبیر، طلحه و عبدالرحمن بن عوف شمی‏نشستند، آمد. وقتی که کاری برای عمر از هر گوشه‏ای [از خلافت اسلامی] می‏آمد، نزد آنها تشریف می‏آورد، و آن را به آنان خبر می‏داد، و از ایشان مشورت می‏خواست، آن گاه عمر آمد و گفت: به من تبریک بگویید، و به او تبریک گفته و گفتند: به کی ای امیرالمؤمنین؟ گفت: به دختر علی بن ابوطالب، بعد از آن به آنان خبر داد و گفت: پیامبر صگفته است: «هر سبب و نسب در روز قیامت قطع شدنی است، مگر سبب و نسب من» [۱۰۰]، من با وی هم صحبت بودم، و خواستم این نیز باشد [۱۰۱]. و این را ابن راهویه به اختصار روایت نموده است. این چنین در الکنز (۹۸/۷) آمده. و این را حاکم (۱۴۲/۳) نیز به اختصار روایت نموده، و گفته است: این حدیث از اسناد صحیح برخوردار است، ولی بخاری و مسلم آن را روایت ننموده‏اند. و ذهبی می‏گوید: منقطع است.

[۹۹] یعنی در جایی که در یک طرف آن قبر رسول خدا صقرار دارد و در طرف دیگرش منبر شریف. م. [۱۰۰] سند آن ضعیف است. ابن سعد در طبقات (۸/ ۴۶۳) و سعید بن منصور در سنن خویش (۵۲۰-۵۲۱) و بیهقی (۷/ ۶۳-۶۴) و حاکم (۳/۱۴۲) وی آن را صحیح دانسته و بیهقی در این باره گفته است: منقطع است. منظور وی میان علی بن حسین و عمر است. اما حدیث دارای طرق دیگری هست که در مجموع آن شیخ آلبانی حکم به صحت آن داده است: الصحیحة (۲۰۳۶) و صحیح الجامع (۴۵۲۷). [۱۰۱] یعنی همراه شرف صحبت شرافت نسب نیز باشد.