حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

وصیت عمر بن الخطاب به ابوموسی اشعری ب

وصیت عمر بن الخطاب به ابوموسی اشعری ب

دینوری از ضبّه بن محصن روایت نموده، که گفت: عمربن الخطاب به ابوموسی اشعری بنوشت:

اما بعد: مردم از پادشاه خویش نفرتی داشته باشند، به خدا پناه می‏برم که این پدیده من و تو را درک نماید، حدود را ولو در ساعتی از روز هم باشد برپا کن، و وقتی دو امر که یکی از آنها برای خدا و دیگری برای دنیا باشد، حاضر گردید، تو نصیب خود را از خدا برگزین، چون دنیا فانی می‏شود و آخرت باقی می‏ماند، فاسقین را بترسان و آنها را دست دست و مرد مرد بگردان [۲۹۵]. مریض مسلمانان را عیادت نما، بر جنازه‏های ایشان حاضر شو، دروازه خود را باز کن، و به امور ایشان خودت قیام نما، چون تو هم مردی از ایشان هستی، فقط با این فرق که خداوند تو را گران بارترین آنها گردانیده است. به من خبر رسیده که برای خودت و اهل بیتت شکل خاصی در لباس، طعام و سواری به وجود آمده است، و مثل آن برای مسلمانان [دیگر] نیست. بر حذر باش! ای بنده خدا، که به منزله حیوانی باشی که به درّه پرگیاه و شادابی گذشت و جز چاقی اراده‏ای نداشت، و بدون تردید که مرگ وی نیز در چاقی می‏باشد. و بدان که وقتی والی کج شود، رعیت او کج می‏شود، و بدبخت‏ترین مردم کسی است که به واسطه او رعیتش بدبخت شوند.

این چنین در الکنز (۱۴۹/۳) آمده است. و این را ابن ابی شیبه و ابونعیم در الحلیه از سعیدبن ابی برده به شکل مختصر، چنان که در الکنز (۲۰۹/۸) آمده، روایت نموده‏اند.

و ابن ابی شیبه از ضحاک روایت نموده، که گفت: عمربن الخطاب به ابوموسی اشعری بنوشت:

اما بعد: قوّت در عمل این است که کار امروز را به فردا نیندازید، و اگر شما این عمل را انجام دهید کارها بر شما تراکم نموده زیاد می‏شود، و نمی‏دانید که کدامش را بگیرید و به این صورت [وقت و کار را]ضایع نموده‏اید، و اگر در میان دو امری که یکی آنها برای دنیا و دیگری برای آخرت است اختیاری ساخته شدید، امر آخرت را بر امر دنیا انتخاب کنید، چون دنیا فانی می‏شود، و آخرت باقی می‏ماند. از خداوند در هراس باشید، و کتاب خدا را بیاموزید، چون کتاب خدا سرچشمه علوم و بهار قلب هاست. این چنین در الکنز (۲۰۸/۸) آمده است.

[۲۹۵] یعنی آنها را از هم جدا و پراکنده بساز.