چه کسی در امارت رستگار و کامیاب میشود
طبرانی از ابووائل شقیق بن سلمه روایت نموده، که: عمربن الخطاب سبشربن عاصم سرا بر صدقات هوازن مقرر نمود، ولی بشر تخلّف ورزید و عمر همراهش روبرو گردیده گفت: چه چیز تو را به تخلّف وا میداشت؟ آیا شنیدن و اطاعت از ما [بالای شما لازم] نیست؟ گفت: بلی هست، ولیکن از رسول خدا صشنیدم که میگفت: «کسی که به چیزی از امر مسلمانان مقرر شود، روز قیامت آورده میشود، تا این که او را بر پل جهنم متوقف میکنند، اگر نیکوکار باشد کامیاب میشود، و اگر بدکار باشد، پل پاره میگردد، و او هفتاد خزان [۱۲۰]در آن فرو میرود». میگوید: آن گاه عمر ساندوهگین و جگرخون بیرون گردید، و در این اثنا ابوذر سهمراهش روبرو گردید وگفت: چرا من تو را پریشان و جگرخون میبینم؟ پاسخ داد: چرا پریشان و جگرخون نباشم، در حالی که از بشربن عاصم شنیدم میگفت: از رسول خدا صشنیدم که میگوید: «کسی که به چیزی از امر مسلمانان مقرر شود، روز قیامت آورده میشود، تا این که او را بر پل جهنم متوقّف میسازند، اگر نیکوکار باشد کامیاب میشود، و اگر بدکار باشد، پل شکسته میشود، و او هفتاد خزان در آن فرو میرود؟!» ابوذر سگفت: آیا این را از پیامبر خدا صنشنیدی؟ گفت: خیر. ابوذر گفت: شهادت میدهم که از رسول خدا صشنیدم که میگوید: «کسی که یکی از مسلمانان را والی مقرر کند، روز قیامت آورده میشود، تا این که او را بر پل جهنم متوقّف میسازند، اگر نیکوکار باشد نجات مییابد، و اگر بدکار باشد پل شکسته میشود، و او در آن هفتاد خزان فرو میرود، و جهنم سیاه و ظلماتی میباشد». کدام یک از این دو حدیث برای قلبت درد دهندهتراند. فرمود: هردویشان قلبم را دردمند ساختهاند، با این حال این [خلافت] را با آنچه در آن است کی میگیرد؟ ابوذر سگفت: کسی که خداوند بینی اش را قطع نموده باشد و گونهاش را بر زمین چسبانیده باشد، اما ما جز خیر [۱۲۱]نمیدانیم، و شاید اگر کسی را بر آن مقرر کنی که در آن عدالت ننماید، از گناه آن نجات نیابی [۱۲۲]. این چنین در الترغیب (۴۴۱/۳) آمده. هیثمی (۲۰۵/۵) میگوید: این را طبرانی روایت نموده، و در آن سویدبن عبدالعزیز آمده، که متروک میباشد. و این را همچنین عبدالرزاق، ابونعیم، ابوسعید نقاش، بغوی و دار قطنی در المتفق از طریق سوید، چنان که در الکنز (۱۶۳/۳) آمده، روایت نمودهاند. و ابن ابی شیبه و ابن منده از غیر طریق سوید این را، چنان که در الاصابه (۱۵۲/۱) آمده، روایت کردهاند.
[۱۲۰] هفتاد سال. م. [۱۲۱] یعنی از تو جز خیر و خوبی نمیدانیم. [۱۲۲] بسیار ضعیف. طبرانی در الکبیر (۲/ ۳۹) در سند آن سوید بن عبدالعزیز است که آنگونه که در «التقریب»(۱/ ۳۴۰) و مجمع الزوائد (۵/۲۰۵) آمده متروک است.