حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

وصیت عمربن الخطاب سبه ولی امر بعد از وی

وصیت عمربن الخطاب سبه ولی امر بعد از وی

ابن ابی شیبه، ابوعبید در الاموال، ابویعلی، نسائی، ابن حبان و بیهقی از عمر سروایت نموده‏اند که وی گفت:

من خلیفه بعد از خود را در ارتباط با مهاجرین اوایل، توصیه می‏کنم، که برای آنان حق‌شان را بداند، و حرمت آنان را برای‌شان حفظ نماید. او را در ارتباط با انصار، آنان که در دارالاسلام جای گرفتند، و قبل از دیگران ایمان در قلب‏هایشان جای گزین گردید، توصیه می‏کنم، تا از نیکوکار آنها قبول نماید، و خطا کار آنها را ببخشد. او را در ارتباط با اهل شهرها به خوبی و نیکویی توصیه می‏کنم، چون آنها ناصر اسلام، خارج کننده اموال و خشم دشمن‌اند، و از ایشان آنچه را بگیرد که از احتیاج‌شان زاید و رضایت‌شان بر آن فراهم باشد. و او را در ارتباط با اعراب - [بادیه نشینان] - به خوبی و نیکویی توصیه می‏کنم، چون آنها اصل عرب و ماده اسلام‏اند. از شترهای کم سن [۲۹۰]آنها بگیرد و به فقرای‌شان مسترد نماید. و او را [در ارتباط با اهل ذمّه] به ذمّه خداوند و ذمّه رسول وی توصیه می‏نمایم که برای‏شان به عهد آنها وفا نماید، و در دفاع از آنها بجنگد و آنها را به چیزهای دور از طاقت و توانایی‌شان مکلّف نسازد [۲۹۱]. این چنین در المنتخب (۴۳۹/۴) آمده است. ابن سعد (۱۹۷/۳) و ابن عساکر از قاسم بن محمّد روایت نموده‏اند که گفت: عمربن الخطاب سفرمود:

کسی که پس از من این مسؤولیت را به دوش می‏گیرد، باید بداند که مردمان دور و نزدیک آن را از وی خواهند خواست، و من با مردم در دفاع از خود می‏جنگم، و اگر بدانم کسی از من براین قویتر است، این که پیش کرده شوم و گردنم به شمشیر زده شود، برایم محبوب‏تر است از این که آن را به عهده بگیرم [۲۹۲]. این چنین در الکنز (۱۴۷/۳) آمده است.

[۲۹۰] مانند چوچه شتران یک ساله و دو ساله. [۲۹۱] صحیح. بخاری (۳۷۰۰). [۲۹۲] یعنی: کسی که بعد از من خلیفه شود، باید متوجه باشد، که همه مردم در صدد این خواهند شد، که خلافت را از نزد وی بگیرند و به خود اختصاص دهند، اما وقتی، او بر این باور باشد، که به خلافت مستحق است، و کسی از وی در این امر قوی‏تر نیست، باید آن را حفظ نماید، اگر چه به جنگ و قتال هم باشد، چنان که من حاضرم در دفاع از خلافت دست به جنگ ببرم، چون می‏دانم که کسی از من به آن قوی‏تر نیست. م.