حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث سعید بن مسیب در این باره

حدیث سعید بن مسیب در این باره

و همچنین عبدالرزاق از سعید بن مسیب روایت نموده، که گفت: عمر سخواست تا منزل عباس بن عبدالمطلب سرا گرفته و به مسجد بیفزاید، ولی عباس از دادن آن به وی ابا ورزید. عمر سگفت: من آن را خواهم گرفت، افزود: در میان من و خودت ابی بن کعب را [حکم] بگردان. گفت: بلی. بعد هر دو نزد ابی آمده قضیه را برایش متذکر شدند. ابی گفت: خداوند به سلیمان بن داود علیهماالصلاه والسلام وحی فرستاد که بیت‏المقدّس را بنا کند، و آن زمینی بود از آن مردی، زمین را از وی خرید، هنگامی که بهای آن را پرداخت، [آن مرد] گفت: آنچه را به من دادی بهتر است یا آنچه را از من گرفتی؟ [سلیمان (علیه السلام)] گفت: بلکه آنچه را از تو گرفتم. مرد گفت: من نافذ نمی‏گردانم [و آن را قبول ندارم]، بعد آن را به قدری بلندتر از آن از وی خرید، و آن مرد مثل آن را دو یا سه مرتبه تکرار نمود، بنابراین سلیمان) علیه الصلاه والسلام (به او شرط گذاشت، که من این را از تو به حکم خودت خریداری می‏کنم ولی از من سئوال نکن که کدام یکی بهتر است. می‏افزاید: آن گاه آن را به حکم وی خریداری نمود، و آن شخص آن را دوازده هزار قنطار [۲۵۲]طلا فیصله نمود، سلیمان (علیه السلام) پرداخت این مبلغ را برای وی خیلی زیاد دانست، خداوند برایش وحی فرستاد، که اگر چیزی مربوط به توست و به او می‏دهی در آن صورت خودت داناتری، و اگر از رزق ما به او می‏دهی بده تا راضی شود، و او چنان نمود. ابی گفت: من بر آن هستم که عباس مستحق منزل خود است، تا این که راضی گردد. عباس گفت: وقتی که به نفع من داوری نمودی، من آن را برای مسلمانان صدقه می‏دهم [۲۵۳]. این چنین در کنزالعمال (۲۶۰/۴) آمده است. و آن را ابن سعد (۱۳/۴) روایت کرده و ابن عساکر از سالم ابوالنضر آن را خیلی طویل روایت نموده، و سند آن صحیح است، مگر این که سالم عمر سرا درک نکرده است. و همچنین ابن سعد، ابن عساکر، بیهقی و یعقوب بن سفیان آن را از ابن عباس به شکل مختصر، که سندش حسن است، چنان که در الکنز (۶۶/۷) آمده، روایت نموده‏اند. و حاکم و ابن عساکر از طریق اسلم آن را از وجه دیگری خیلی طویل، چنان که در الکنز (۶۵/۷) آمده، روایت نموده‏اند، و در حدیث وی [۲۵۴]حذیفه در بدل ابی بن کعب بآمده است.

[۲۵۲] قنطار «ماخوذ از یونانی است» و واحد مقیاس وزن را افاده می‏کند، وزنی در حدود صد رطل، به معنای بسیار. پوست گاو پر از زر نیز گفته‏اند، در فارسی خرتال، و خرطال هم گفته شده جمع قناطیر، فرهنگ عمید. م. [۲۵۳] مرسل است از سعید بن مسیب. [۲۵۴] یعنی حدیث اسلم. م.