حکایت عبداللَّه بن زید س
حاکم (۳۳۶/۳) از عبداللَّه بن زید بن عبد ربه که اذان را در خواب دیده بود روایت نموده، که وی نزد پیامبر خدا صآمد و گفت: ای رسول خدا این باغم صدقه باشد، و برای خدا و رسول او باش، آن گاه پدر و مادرش آمده، گفتند: ای پیامبر خدا، آن باغ قوام زندگی ما بود. بنابراین پیامبر خدا صآن را به آنها مسترد نمود، و بعد از آن هردو درگذشتند و آن را پسرشان از آنها به میراث برد. ذهبی میگوید: در [حدیث] ارسال است.