حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

قصه خانم عمر سبا وی در این باره

قصه خانم عمر سبا وی در این باره

دینوری در المجالسه از مالک بن اوس بن حدثان روایت نموده، که گفت: پیک پادشاه دوم نزد عمربن الخطاب سآمد، و خانم عمر بدیناری را قرض نمود و با آن عطر خرید، و آن را در شیشه‌هایی انداخت و با همان پیک برای همسر پادشاه روم ارسال داشت، هنگامی که آن به همسر پادشاه روم رسید، آن‏ها را خالی نمود، و همه‌شان را پر از جواهر نمود و گفت: نزد همسر عمر بن الخطاب برو. هنگامی که به او رسید، آن‏ها را روی فرش خالی نمود، عمربن الخطاب سوارد شد و گفت: این چیست؟ او قصه را برایش تعریف کرد، آن گاه عمر سجواهر را گرفت و فروخت و برای همسر خود یک دینار داد، و بقیه آن را در بیت المال مسلمین قرار داد. این چنین در منتخب الکنز (۴۲۲/۴) آمده است.