حدیث عمر سدر این باره
ترمذی از عمر سروایت نموده که: مردی نزد پیامبر خدا صآمد، و از وی طلب نمود تا به او [چیزی بدهد] پیامبر صگفت: «چیزی ندارم که به تو بدهم، ولیکن چیزی به نام من بخر، وقتی که چیزی برایم آمد، آن را میپردازم». آن گاه عمر سگفت: ای پیامبر خدا ص[آنچه داشتی] به او دادی، و تو را خداوند به آنچه توانش را نداری مکلّف نساخته است، پیامبر صاین قول عمر سرا نپسندید، آن گاه مردی از انصار گفت: ای رسول خدا انفاق کن، و از صاحب عرش از کمی و نیازمندی هراس نکن. پیامبر خدا صتبسّم نمود، وخوشی در رویش به خاطر گفته انصاری دانسته شد و گفت: «به این مأمور شدهام» [۳۲۰]. این چنین در البدایه (۵۶/۶) آمده است. و آن را همچنین بزار، ابن جریر، خرائطی در مکارم الاخلاق و سعیدبن منصور، چنان که در الکنز (۴۲/۴) آمده، روایت نمودهاند. هیثمی (۲۴۲/۱۰) میگوید: این را بزار روایت نموده، و در آن اسحاق بن ابراهیم حنینی آمده، او را جمهور ضعیف، و ابن حبّان ثقه دانسته، و گفته است: خطا میکند.
[۳۲۰] ضعیف. ترمذی در (الشمائل) (۳۴۰) در سند آن موسی بن ابی علقمه المدینی مجهول است. همچنین ابوالشیخ در (اخلاق النبی ص) (ص ۵) که در این سند عبدالله بن شیبه است که ضعیف است. هیثمی آن را به بزار (۱۰/ ۲۴۲) و اسحاق بن ابراهیم الحنین ارجاع داده که جمهور وی را ضعیف دانستهاند. این حدیث را آلبانی در مختصر شمائل (۳۰۵) ضعیف دانسته است.