حدیث نافع درباره انفاق ابن عمر ب
ابونعیم در الحلیه (۲۹۴/۱) از نافع روایت نموده، که گفت: ابن عمر بچنان بود که هنگامی چیزی از مالش برایش بسیار خوب معلوم میشد و خوشش میآمد، آن را برای حصول نزدیکی به خداوند ﻷ[صدقه] مینمود. نافع میگوید: و غلامهایش این را از وی دانسته بودند و گاهی بعضی از ایشان پاچههای خود را بر میزد، و همیشه ملازمت مسجد را مینمود، هنگامی که ابن عمر سوی را بر آن حالت نیکو میدید، آزادش میساخت، یارانش به وی میگفتند: ای ابوعبدالرحمن، به خدا سوگند، اینها به این صورت میخواهند تو را فریب بدهند!! ابن عمر بمیگفت: کسی که ما را به خدا فریب بدهد، برای وی فریب میخوریم.
نافع میگوید،: ما بیگاهی خود را دیدیم که ابن عمر بر شتر اصیل و نیک نژاد خود، که آن را به مال زیادی گرفته بود، روان شد، هنگامی که گشتار آن خوشش آمد، آن را همانجایش خوابانید و از آن پایین گردید، و گفت: ای نافع لجام و پالانش را بکشید، و وی را جل کنید، و اشعار [۳۵۲]نمایید و شترهای قربانی را شاملش کنید. در یک روایت دیگر نزد وی همچنان از نافع، آمده که گفت: در حالی که وی - یعنی ابن عمر - بر شتر خود روان بود، آن شتر خوشش آمد، گفت: اخ، اخ، و آن را خوابانید و گفت: ای نافع پالان را از وی بگیر، من گمان مینمودم که آن را به علت دیگری میخواهد، و یا به خاطر چیزی که از آن خوشش نیامده، بدین خاطر پالان را گرفتم، آن گاه به من گفت: ببین برای کشتن مناسب است؟ گفتم: تو را سوگند میدهم: [که این کار را نکن]، اگر خاسته باشی آن را بفروش و به پول آن دیگری را [برای قربانی]خریداری کن. میگوید: آن را جل نمود، قلّاده، در گردنش انداخت و در جمله قربانیهایش شامل گردانید، و هرگز چیزی از مالش خوشش نمیآمد، مگر این که آن را پیش از خود روان مینمود [۳۵۳]. ونزد وی همچنان از نافع از ابن عمر روایت است که: چیزی ازمالش برای وی خوشش نمیآمد مگر این که از آن برای خداوند ﻷدست بر میداشت و بیرون میرفت. وقتی میگوید: و گاهی در یک مجلس سی هزار را هم صدقه میکرد، وی گوید: و ابن عامر دو مرتبه به او سی هزار داد، و او گفت: ای نافع در مسافرت و یا رمضان به شکل مداوم گوشت نمیخورد. و افزود: و یک ماه توقّف مینمود و در آن قطعهای از گوشت را هم نمیچشید. این را طبرانی به شکل مختصر روایت نموده، و این چنین در المجمع (۳۴۷/۹) آمده است. و ابن سعد (۱۲۲/۴) آن را از نافع به اختصار روایت کرده است.
[۳۵۲] اشعار آن است که چون کسی خواهد شتری به بیتاللَّه اهدا و قربان نماید یک طرف کوهان آن را زخم نموده، خون آلوده میسازد تا آن علامهای باشد که این از جمله قربانیان بیتاللَّه است. م. [۳۵۳] یعنی همان مال محبوب خود را برای فردای خود که قیامت باشد، پیشتر از خود میفرستاد. م.