حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

قصه اسماء با مادرش قتیله بنت عبدالعزی

قصه اسماء با مادرش قتیله بنت عبدالعزی

احمد و بزار از عبداللَّه بن زبیر بروایت نموده‏اند، که گفت: قتیله بنت (عبد)العزی بن عبد (بن [۵۵۹]سعد از بنی مالک بن حسل در حالی که مشرک بود برای دخترش اسماء بنت ابی بکر بهدایایی شامل: سوسمار، نان و روغن تقدیم نمود، و اسماء از قبول هدیه وی، و این که آن را داخل خانه‏اش نماید ابا ورزید، آن گاه عائشه لاز پیامبر صپرسید، و خداوند این آیه را نازل فرمود:

﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٨[المتحنة: ۸].

ترجمه: «خداوند شما را از نیکی و رعایت عدالت نسبت به آنانی که در امر دین با شما پیکار نکرده‏اند و شما را از خانه و دیارتان بیرون نرانده‏اند نهی نمی‏کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست می‏دارد».

آن گاه وی را امر نمود تا هدیه وی را قبول کند، و آن را داخل خانه‏اش نماید. هیثمی (۱۲۳/۷) می‏گوید: در این مصعب بن ثابت آمده، و ابن حبان او را ثقه دانسته، و گروهی ضعیفش دانسته‏اند، و بقیه رجال آن رجال صحیح‏اند.

[۵۵۹] به نقل از الاصابه.