حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

قول ابوذر سدرباره اختلاف

قول ابوذر سدرباره اختلاف

احمد از مردی روایت نموده، که گفت: چیزی را برای ابوذر سبار نموده بردیم، و می‌خواستیم آن را به وی بدهیم، و به رَبَذَه [۲]آمدیم و از وی پرسیدیم و نیافتیمش. گفته شد: برای حج اجازه خواست، و به او اجازه داده شد، آن گاه در شهر منی نزدش آمدیم. و در حالی که ما پیش او بودیم، ناگهان به وی گفته شد: عثمان سچهار رکعت خواند [۳]. این بر وی گران تمام شد، و قول شدیدی گفت، و افزود: با رسول خدا صنماز خواندم، وی دو رکعت نماز خواند، و با ابوبکر و عمر هم نماز خواندم. بعد از آن ابوذر سبرخاست و چهار رکعت خواند، به او گفته شد: چیزی را بر امیرالمؤمنین عیب گرفتی، و باز خودت آن را انجام می‏دهی؟ گفت: اختلاف شدیدتر است، رسول خدا صبرای ما خطبه‏ای ایراد فرموده گفت: «بعد از من سلطانی می‏باشد، وی را ذلیل نسازید، کسی که خواست وی را ذلیل سازد، به درستی که حبل (طناب) اسلام [۴]را از گردن خود کشیده است، و توبه وی قبول نمی‏شود، تا این که همه رخنه و روزنه‏اش را (که ایجاد کرده) بند ننماید - و او این کار را نمی‏کند -، و بعد از آن برنگردد، و از جمله کسانی نباشد، که وی را یاری و نصرت می‏کنند»، رسول خدا صما را امر نموده است که: بر ما در سه چیز غلبه نکنند: (اینکه) به معروف امر کنیم، از منکر نهی نماییم و سنّت‏ها را به مردم بیاموزیم [۵]. هیثمی (۲۱۶/۵) می‏گوید: در این سند راوی است که از وی نام برده نشده، و بقیه رجال وی ثقه‏اند.

[۲] ربذه قریه مشهوریست در نزدیک مدینه، که قبر ابوذر غفاری در آنجاست. از النهایه. [۳] یعنی نماز را قصر ننمود و مسافرانه نخواند. م. [۴] کنایه از حدود، احکام و اوامر و نواهی اسلام است. از النهایه. [۵] ضعیف. احمد (۵/۱۶۵) در آن چند ناشناخته وجود دارند. نگا: المجمع (۵/۲۱۶).