حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

مشورت نمودن عمروعثمان با عبداللَّه بن عباس شو قول عمر و سعد بدرباره وی

مشورت نمودن عمروعثمان با عبداللَّه بن عباس شو قول عمر و سعد بدرباره وی

و ابن سعد از عطاء بن یسار سروایت نموده که: عمر و عثمان بابن عباس را می‏خواستند، و همراه با اهل بدر مشورت می‏داد، و در عهد عمر و عثمان تا روزی که درگذشت فتوا می‏داد. و از یعقوب بن یزید روایت است که گفت: عمربن الخطاب سدر کاری که برایش جدّی و مهم می‏بود از عبداللَّه‏بن عبّاس بمشورت می‏خواست و می‏گفت: فرو رو، ای غواص! [۱۰۲]و از سعدبن ابی وقاص سروایت است که گفت: هیچ کس را تیزفهم‏تر، عقلمندتر، عالم‏تر و بردبارتر از ابن عباس ندیدم، دیدم که عمربن الخطاب وی را برای معضلات فرا می‏خواند، و بعد می‏گفت: مشکلی پیش آمده است، و بعد از قول وی، در حالی که در اطرافش اهل بدر از مهاجرین و انصار می‏بودند، تجاوز نمی‏کرد. و بیهقی و ابن سمعانی از ابن شهاب روایت نموده‏اند که گفت: چون کار مشکل و مصیبتی پیش می‏آمد، عمربن الخطاب سجوانان را می‏خواست و از ایشان مشورت می‏خواست و از تیزی عقل‏های آنان پیروی می‏نمود. و نزد بیهقی از ابن سیرین روایت است که گفت: عمربن الخطاب همیشه مشورت می‏کرد، حتی با زن هم مشورت می‏نمود، و گاهی در قول وی چیزی را می‏دید، که آن را خوب می‏دانست و بدان عمل می‏نمود. این چنین در الکنز (۱۶۳/۲) آمده است.

[۱۰۲] یعنی در این مسئله و معضله فرو رو و حل آن را بیرون آور، و غواص کسی است که در بحر به خاطر کشیدن لؤلؤ و مانند آن فرو می‏رود.