آنچه میان عمر و سعدبن ابی وقاص بدر احترام والی اتفاق افتاد
ابن سعد (۲۰۶/۳) از راشدبن سعد روایت نموده که: برای عمربن الخطاب سمالی آمد، و او شروع به تقسیم نمودن آن در میان مردم نمود و آنها بر وی ازدحام کردند، آن گاه سعدبن ابی وقاص سروی آورد و با فشار آوردن بالای مردم خود را به وی رسانید، عمر ساو را با شلاق زد و گفت: تو در صورت و شکلی روی آوردی که از پادشاه خدا در زمین نمیترسیدی، بنابراین خواستم برایت روشن کنم که پادشاه خدا هرگز از تو نمیترسد.