باب (۲۳): فضایل ام المؤمنین ام سلمه لهمسر گرامی نبی اکرم ص
۱۶٧۶ـ عَن ابي عُثْمَانَ، عَنْ سَلْمَانَ سقَالَ: لاَ تَكُونَنَّ، إِنِ اسْتَطَعْتَ، أَوَّلَ مَنْ يَدْخُلُ السُّوقَ وَلاَ آخِرَ مَنْ يَخْرُجُ مِنْهَا، فَإِنَّهَا مَعْرَكَةُ الشَّيْطَانِ، وَبِهَا يَنْصِبُ رَايَتَهُ، قَالَ: وَأُنْبِئْتُ أَنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَتَى نَبِىَّ اللَّهِ صوَعِنْدَهُ أُمُّ سَلَمَةَ، قَالَ: فَجَعَلَ يَتَحَدَّثُ ثُمَّ قَامَ، فَقَالَ نَبِيُّ اللَّهِ صلأُمِّ سَلَمَةَ: «مَنْ هَذَا»؟ أَوْ كَمَا قَالَ، قَالَتْ: هَذَا دِحْيَةُ، قَالَ: فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: ايْمُ اللَّهِ مَا حَسِبْتُهُ إِلاَّ إِيَّاهُ، حَتَّى سَمِعْتُ خُطْبَةَ نَبِىِّ اللَّهِ صيُخْبِرُ بِخَبَرِ جِبرِيلَ، أَوْ كَمَا قَالَ، قَالَ فَقُلْتُ لأَبِى عُثْمَانَ: مِمَّنْ سَمِعْتَ هَذَا؟ قَالَ: مِنْ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ. (م/۲۴۵۱)
ترجمه: ابو عثمان میگوید: سلمان سگفت: در صورت امکان، نخستین فردی که وارد بازار میشود و آخرین فردی که که از آن، خارج میشود، مباش؛ زیرا بازار محل کارزار شیطان است و شیطان پرچمش را در آن به اهتزاز در میآورد. همچنین سلمان گفت: به من گفتند: جبریل نزد نبی اکرم صآمد در حالی که ام سلمه نزد ایشان بود. آنگاه، جبرییل صحبت نمود و برخاست. پیامبر اکرم صبه ام سلمه لفرمود: «این کیست»؟ یا جملهای شبیه این فرمود. ام سلمه جواب داد: این، دحیهی کلبی است.
ابو عثمان میگوید: ام سلمه لگفت: سوگند به الله، من فکر نمیکردم که بجز دحیه، کسی دیگر باشد؛ تا اینکه سخنرانی نبی اکرم صرا شنیدم که از آمدن جبرییل صحبت مینمود.
راوی [از ابو عثمان] میگوید: از ابو عثمان پرسیدم: این حدیث را از چه کسی شنیدی؟ جواب داد: از اسامه بن زید.