ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (۱۴): الله متعال بنده‌ی پرهیزگارِ ثروتمندِ گمنام را دوست دارد.

باب (۱۴): الله متعال بنده‌ی پرهیزگارِ ثروتمندِ گمنام را دوست دارد.

۲۰۸۸ـ عَن عَامِرِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: كَانَ سَعْدُ بْنُ أَبِي وَقَّاصٍ فِي إِبِلِهِ، فَجَاءَهُ ابْنُهُ عُمَرُ، فَلَمَّا رَآهُ سَعْدٌ قَالَ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ هَذَا الرَّاكِبِ، فَنَزَلَ، فَقَالَ لَهُ: أَنَزَلْتَ فِي إِبِلِكَ وَغَنَمِكَ وَتَرَكْتَ النَّاسَ يَتَنَازَعُونَ الْمُلْكَ بَيْنَهُمْ؟ فَضَرَبَ سَعْدٌ فِي صَدْرِهِ فَقَالَ: اسْكُتْ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ التَّقِىَّ، الْغَنِىَّ، الْخَفِىَّ». (م/۲٩۶۵)

ترجمه: عامر بن سعد می‌گوید: سعد بن ابی وقاص با شترانش بود که فرزندش عمر آمد؛ هنگامی که سعد او را دید، گفت: از شرّ این اسب سوار به الله متعال پناه می‌برم. به هرحال، عمر بن سعد از اسبش پایین آمد و به سعد گفت: خودت را با شتران و گوسفندانت مشغول ساخته‌ای و مردم را رها نموده‌ای که برای حکومت با یکدیگر درگیر شوند؟ سعد با دستش به سینه‌ی فرزندش زد و گفت: ساکت باش؛ شنیدم که رسول الله صمی‌فرمود: «الله متعال بنده‌ی پرهیزگارِ ثروتمند و گمنام را دوست دارد».