باب (۱۰): چگونگی آفرینش و شقاوت وسعادت
۱۸۴٧ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بنِ مَسعُودٍ سقَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ صوَهُوَ الصَّادِقُ الْمَصْدُوقُ: «إِنَّ أَحَدَكُمْ يُجْمَعُ خَلْقُهُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا، ثُمَّ يَكُونُ فِي ذَلِكَ عَلَقَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يَكُونُ فِي ذَلِكَ مُضْغَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يُرْسَلُ اللهُ ﻷالْمَلَكُ فَيَنْفُخُ فِيهِ الرُّوحَ وَيُؤْمَرُ بِأَرْبَعِ كَلِمَاتٍ: بِكَتْبِ رِزْقِهِ، وَأَجَلِهِ، وَعَمَلِهِ، وَشَقِىٌّ أَوْ سَعِيدٌ، فَوَالَّذِى لاَ إِلَهَ غَيْرُهُ، إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، حَتَّى مَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهَا إِلاَّ ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الْكِتَابُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ فَيَدْخُلُهَا، وَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، حَتَّى مَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهَا إِلاَّ ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الْكِتَابُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَيَدْخُلُهَا». (م/۲۶۴۳)
ترجمه: عبد الله بن مسعود سمیگوید: رسول الله صکه صادق مصدوق است، فرمود: «نطفهی هریک از شما به مدت چهل روز در رحم مادر، جمع میشود؛ سپس تا چهل روز دیگر، به شکل خون بسته در میآید؛ و بعد از چهل روز دیگر، به پاره گوشتی، تبدیل میشود. آنگاه، الله متعال، فرشتهای را میفرستد و او را به نوشتن چهار چیز، مأمور میکند و میگوید: عمل، رزق، أجل و شقاوت یا سعادتش را بنویس. آنگاه در او، روح دمیده میشود. پس سوگند به ذاتی که هیچ معبودی بجز او وجود ندارد که یکی از شما اعمالی انجام میدهد که بین او و بهشت، فقط یک ذراع، باقی میماند؛ ولی تقدیرش، بر او پیشی میگیرد و اعمال دوزخیان را انجام میدهد؛ در نتیجه، به دوزخ میرود. و شخص دیگری از شما اعمال جهنمیان را انجام میدهد تا جایی که بین او و جهنم، فقط یک ذراع، باقی میماند؛ ولی تقدیر بر او پیشی میگیرد و اعمال بهشتیان را انجام میدهد؛ در نتیجه، به بهشت میرود».
۱۸۴۸ـ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ أَسِيدٍ سيَبْلُغُ بِهِ النَّبِيَّ صقَالَ: «يَدْخُلُ الْمَلَكُ عَلَى النُّطْفَةِ بَعْدَ مَا تَسْتَقِرُّ فِي الرَّحِمِ بِأَرْبَعِينَ، أَوْ خَمْسَةٍ وَأَرْبَعِينَ لَيْلَةً، فَيَقُولُ: يَا رَبِّ أَشَقِىٌّ أَوْ سَعِيدٌ؟ فَيُكْتَبَانِ، فَيَقُولُ: أَىْ رَبِّ أَذَكَرٌ أَوْ أُنْثَى؟ فَيُكْتَبَانِ، وَيُكْتَبُ عَمَلُهُ وَأَثَرُهُ وَأَجَلُهُ وَرِزْقُهُ، ثُمَّ تُطْوَى الصُّحُفُ، فَلاَ يُزَادُ فِيهَا وَلاَ يُنْقَصُ». (م/۲۶۴۴)
ترجمه: حذیقه بن اسید سمیگوید: نبی اکرم صفرمود: «چهل یا چهل و پنج شب بعد از اینکه نطفه در رحم مادر، قرار میگیرد، فرشته نزد او میرود و میگوید: پروردگارا! بدبخت است یا خوشبخت؟ آنگاه، بدبختی و خوشبختی او نوشته میشود. بعد از آن، میپرسد: پروردگارا! پسر است یا دختر؟ آنگاه، پسر یا دختر بودن او را مینویسد. همپنین اعمال، آثار، اجل و رزق او را مینویسد و صحیفهی تقدیر، جمع میشود و بعد از آن، هیچ چیز در آن، کم و زیاد نمیشود».
۱۸۴٩ـ عَن عَامِرَ بْنَ وَاثِلَةَ حَدَّثَهُ أَنَّهُ سَمِعَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ مَسْعُودٍ سيَقُولُ: الشَّقِىُّ مَنْ شَقِىَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ، وَالسَّعِيدُ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ، فَأَتَى رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صيُقَالُ لَهُ: حُذَيْفَةُ بْنُ أَسِيدٍ الْغِفَارِىُّ، فَحَدَّثَهُ بِذَلِكَ مِنْ قَوْلِ ابْنِ مَسْعُودٍ فَقَالَ: وَكَيْفَ يَشْقَى رَجُلٌ بِغَيْرِ عَمَلٍ؟ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: أَتَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ؟ فَإِنِّى سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ: «إِذَا مَرَّ بِالنُّطْفَةِ ثِنْتَانِ وَأَرْبَعُونَ لَيْلَةً، بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكًا، فَصَوَّرَهَا وَخَلَقَ سَمْعَهَا وَبَصَرَهَا وَجِلْدَهَا وَلَحْمَهَا وَعِظَامَهَا، ثُمَّ قَالَ: يَا رَبِّ أَذَكَرٌ أَمْ أُنْثَى؟ فَيَقْضِى رَبُّكَ مَا شَاءَ، وَيَكْتُبُ الْمَلَكُ، ثُمَّ يَقُولُ: يَا رَبِّ أَجَلُهُ، فَيَقُولُ رَبُّكَ مَا شَاءَ وَيَكْتُبُ الْمَلَكُ، ثُمَّ يَقُولُ: يَا رَبِّ رِزْقُهُ، فَيَقْضِى رَبُّكَ مَا شَاءَ، وَيَكْتُبُ الْمَلَكُ، ثُمَّ يَخْرُجُ الْمَلَكُ بِالصَّحِيفَةِ فِي يَدِهِ، فَلاَ يَزِيدُ عَلَى مَا أُمِرَ وَلاَ يَنْقُصُ» و زاد فی رواية: أَسَوِىٌّ أَوْ غَيْرُ سَوِىٍّ؟ فَيَجْعَلُهُ اللَّهُ سَوِيًّا أَوْ غَيْرَ سَوِىٍّ. (م/۲۶۴۵)
ترجمه: عامر بن واثله میگوید: شنیدم که عبدلله بن مسعود میگفت: بدبخت، کسی است که در شکم مادرش، بدبخت شود؛ و خوشبخت، کسی است که از دیگران، پند گیرد. عامر میگوید: آنگاه من نزد یکی از یاران نبی اکرم بنام حذیفه بن اسید غفاری رفتم و این سخن ابن مسعود را برایش نقل نمودم و گفتم: چگونه شخصی بدون اینکه عملی انجام داده باشد، بدبخت میشود؟ حذیفه گفت: آیا تعجب میکنی؟ من شنیدم که رسول الله صمیفرمود: هنگامی که چهل و دو شب از عمر نطفه، سپری گردد، الله متعال فرشتهای را نزد او میفرستد؛ آن فرشته، او را به تصویر میکشد و چشم و گوش و پوست و گوشت و استخوانهایش را میآفریند و میگوید: پروردگارا! دختر است یا پسر؟ پس الله متعال هر چه که بخواهد، فیصله میکند و فرشته مینویسد. سپس فرشته میگوید: پروردگارا! اجلش کی فرا میرسد؟ پس الله متعال هرچه که بخواهد، فیصله میکند و فرشته مینویسد. بعد از آن، فرشته میگوید: پروردگارا! رزق و روزیاش چقدر است؟ پس الله متعال آنچه را که بخواهد فیصله میکند و فرشته مینویسد. سرانجام، فرشته صحیفهی تقدیر را بدست میگیرد و بر این دستورات، هیچ چیزی کم و اضافه نمیکند». و در یک روایت آمده است که: «فرشته میپرسد: آیا انسان درست و کاملی است یا نادرست و ناقص؟ پس الله متعال او را انسان درست و کامل یا نادرست و ناقص، قرار میدهد».