ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (٩): بجا آوردن حق خویشاوندی اگرچه آنان بجای نیاورند

باب (٩): بجا آوردن حق خویشاوندی اگرچه آنان بجای نیاورند

۱٧۶۳ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ رَجُلاً قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِي قَرَابَةً: أَصِلُهُمْ وَيَقْطَعُونِي، وَأُحْسِنُ إِلَيْهِمْ وَيُسِيئُونَ إِلَىَّ، وَأَحْلُمُ عَنْهُمْ وَيَجْهَلُونَ عَلَىَّ، فَقَالَ: «لَئِنْ كُنْتَ كَمَا قُلْتَ، فَكَأَنَّمَا تُسِفُّهُمُ الْمَلَّ، وَلاَ يَزَالُ مَعَكَ مِنَ اللَّهِ ظَهِيرٌ عَلَيْهِمْ، مَا دُمْتَ عَلَى ذَلِكَ». (م/۲۵۵۸)

ترجمه: ابوهریره سمی‌گوید: مردی عرض کرد: یا رسول الله! من خویشاوندانی دارم که حق خویشاوندی آنان را بجا می‌آورم؛ اما آنان حق خویشاوندی را بجا نمی‌آورند. من با آنها نیکی می‌کنم؛ اما آنان با من بدی می‌کنند. من در مقابل آنان، صبر می‌کنم، و بردباری می‌ورزم؛ اما آنها جهالت می‌ورزند و بد اخلاقی می‌کنند. رسول الله صفرمود: «اگر تو اینگونه باشی که می‌گویی، مانند این است که خاکستر داغ در دهان آنان می‌ریزی؛ و تا زمانی که اینگونه رفتار کنی، همچنان یک پشتیبان از جانب الله متعال علیه آنان، همراه تو خواهد بود».