ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (۱۴): اگر یکی از اعضای خانواده‌ی شخص، مریض شد، می‌تواند او را دَم کند

باب (۱۴): اگر یکی از اعضای خانواده‌ی شخص، مریض شد، می‌تواند او را دَم کند

۱۴۶۰ـ عَنْ عَائِشَةَ بقَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صإِذَا اشْتَكَى مِنَّا إِنْسَانٌ، مَسَحَهُ بِيَمِينِهِ، ثُمَّ قَالَ: «أَذْهِبِ الْبَاسَ، رَبَّ النَّاسِ، وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِى، لاَ شِفَاءَ إِلاَّ شِفَاؤُكَ، شِفَاءً لاَ يُغَادِرُ سَقَمًا» فَلَمَّا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صوَثَقُلَ، أَخَذْتُ بِيَدِهِ لأَصْنَعَ بِهِ نَحْوَ مَا كَانَ يَصْنَعُ فَانْتَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِى، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَاجْعَلْنِى مَعَ الرَّفِيقِ الأَعْلَى» قَالَتْ: فَذَهَبْتُ أَنْظُرُ، فَإِذَا هُوَ قَدْ قَضَى.

ترجمه: عایشه ل می‌گوید: هر گاه یکی از ما مریض می‌شد، رسول الله صبا دست راستش بر بدن او می‌کشید و می‌فرمود: «أَذْهِبِ الْبَاسَ، رَبَّ النَّاسِ، وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِى، لاَ شِفَاءَ إِلاَّ شِفَاؤُكَ، شِفَاءً لاَ يُغَادِرُ سَقَمًا».«ای پروردگار مردم! بیماری‌اش را برطرف کن و چنان شفایی به او عنایت کن که هیچ بیماری‌ای باقی نماند؛ چرا که تو شفا دهنده هستی و هیچ شفایی به جز شفای تو وجود ندارد».

عایشه لمی‌گوید: هنگامی که رسول الله صمریض شد و مریضی‌اش شدت یافت، دستش را گرفتم تا بوسیله‌ی آن همان کاری را انجام دهم که خود ایشان انجام می‌داد؛ اما پیامبر اکرم صدستش را ا ز دستم بیرون کشید و فرمود: « بار الها! مرا مغفرت کن و همراه دوستان والا (انبیا، صدیقین، شهدا و صالحان) قرار بده».

عایشه لمی‌گوید: پس از آن، نگاه کردم و متوجه شدم که فوت نموده است.

۱۴۶۱ـ عَنْ عَائِشَةَ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صكَانَ يَرْقِى بِهَذِهِ الرُّقْيَةِ: «أَذْهِبِ الْبَاسَ، رَبَّ النَّاسِ، بِيَدِكَ الشِّفَاءُ، لاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ أَنْتَ». (م/۲۱٩۱)

ترجمه: عایشه لمی‌گوید: رسول الله صبا این کلمات، دَم می‌نمود: «أَذْهِبِ الْبَاسَ، رَبَّ النَّاسِ، بِيَدِكَ الشِّفَاءُ، لاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ أَنْتَ».«ای پروردگار مردم! بیماری را برطرف کن؛ شفا در دست توست و هیچ‌کس به جز تو نمی‌تواند بیماری را برطرف نماید».

۱۴۶۲ـ عَنْ عَوْفِ بْنِ مَالِكٍ الأَشْجَعِىِّ سقَالَ: كُنَّا نَرْقِى فِي الْجَاهِلِيَّةِ، فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ كَيْفَ تَرَى فِي ذَلِكَ؟ فَقَالَ: «اعْرِضُوا عَلَيَّ رُقَاكُمْ، لاَ بَأْسَ بِالرُّقَى مَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ شِرْكٌ». (م/۲۲۰۰)

ترجمه: عوف بن مالک اشجعی س می‌گوید: ما در جاهلیت، دَم می‌کردیم. به همین خاطر، عرض کردیم: یا رسول الله! نظر شما در مورد دَم کردن چیست؟ فرمود: «کلماتی را که با آنها دَم می‌کردید، به من ارائه دهید؛ دم کردن، اشکالی ندارد به شرط اینکه در آن، شرکی وجود نداشته باشد».