باب (۴۸): دربارهی کندن قلادهها از گردن حیوانات
۱۳۸٩ـ عَن ابي بَشِيرٍ الأَنْصَارِىَّ س: أَنَّهُ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صفِي بَعْضِ أَسْفَارِهِ، قَالَ: فَأَرْسَلَ رَسُولُ اللَّهِ صرَسُولاً ـ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي بَكْرٍ: حَسِبْتُ أَنَّهُ قَالَ ـ وَالنَّاسُ فِي مَبِيتِهِمْ: «لاَ يَبْقَيَنَّ فِي رَقَبَةِ بَعِيرٍ قِلاَدَةٌ مِنْ وَتَرٍ، أَوْ قِلاَدَةٌ، إِلاَّ قُطِعَتْ» قَالَ مَالِكٌ: أُرَى ذَلِكَ مِنَ الْعَيْنِ. (م/۲۱۱۵)
ترجمه: ابو بشیر انصاری سمیگوید: من در یکی از سفرها، همراه رسول الله صبودم؛ پیامبر اکرم صشخصی را فرستاد ـ عبدالله بن ابی بکر ل(یکی از راویان) میگوید : فکر کنم که ابوبشیر گفت ـ در حالی که مردم در محل استراحت خود بودند و اعلام نمود که: «هر قلادهای از زه کمان یا هیچ قلادهای بر گردن هیچ شتری باقی نماند مگر اینکه کنده شود».
مالک (یکی از راویان) میگوید : من فکر میکنم که هدف نبی اکرم صقلادههایی بود که به خاطر چشم زخم به گردن شتران، آویزان میکردند. (یعنی این قلادهها باید کنده شوند).