باب (۴۴): هرگاه از رسول الله صچیزی خواسته شد، هرگز نه نگفت
۱۵۸۶ـ عن جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ لقَالَ: مَا سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صشَيْئًا قَطُّ فَقَالَ: لاَ. (م/۲۳۱۱)
ترجمه: جابرسمیگوید: هرگاه از رسول الله صچیزی خواسته شد، هرگز نه نگفت.
۱۵۸٧ـ عَنْ أَنَسٍ س: أَنَّ رَجُلاً سَأَلَ النَّبِيَّ صغَنَمًا بَيْنَ جَبَلَيْنِ، فَأَعْطَاهُ إِيَّاهُ، فَأَتَي قَوْمَهُ فَقَالَ: أَىْ قَوْمِ أَسْلِمُوا، فَوَاللَّهِ إِنَّ مُحَمَّدًا لَيُعْطِى عَطَاءً مَا يَخَافُ الْفَقْرَ، فَقَالَ أَنَسٌ: إِنْ كَانَ الرَّجُلُ لَيُسْلِمُ مَا يُرِيدُ إِلاَّ الدُّنْيَا، فَمَا يُسْلِمُ حَتَّى يَكُونَ الإِسْلاَمُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَا. (م/۲۳۱۲)
ترجمه: انس سمیگوید: مردی از نبی اکرم ص گوسفندان زیادی را که فاصلهی میان دو کوه را پر میکردند، درخواست کرد. نبی اکرم ص به وی، عطا کرد. سپس آن مرد نزد قومش رفت و گفت: ای قوم! مسلمان شوید؛ زیرا محمد ص مانند کسی، عطا میکند و میبخشد که از فقر نمیترسد. انس سمیگوید: چه بسا که یک شخص بخاطر دنیا مسلمان میشد؛ اما زمان زیادی نمیگذشت که اسلام را از دنیا و آنچه که در آن، وجود دارد، بیشتر دوست میداشت.