باب (۱٧): در مورد خشیت الهی و شدت خوف از عذابش
۱٩۳۴ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ سأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صقَالَ: «قَالَ رَجُلٌ، لَمْ يَعْمَلْ حَسَنَةً قَطُّ، لأَهْلِهِ: إِذَا مَاتَ فَحَرِّقُوهُ، ثُمَّ اذْرُوا نِصْفَهُ فِي الْبَرِّ وَنِصْفَهُ فِي الْبَحْرِ، فَوَاللَّهِ لَئِنْ قَدَرَ اللَّهُ عَلَيْهِ لَيُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا لاَ يُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ، فَلَمَّا مَاتَ الرَّجُلُ فَعَلُوا مَا أَمَرَهُمْ، فَأَمَرَ اللَّهُ الْبَرَّ فَجَمَعَ مَا فِيهِ، وَأَمَرَ الْبَحْرَ فَجَمَعَ مَا فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: لِمَ فَعَلْتَ هَذَا؟ قَالَ: مِنْ خَشْيَتِكَ، يَا رَبِّ وَأَنْتَ أَعْلَمُ، فَغَفَرَ اللَّهُ لَهُ». (م/۲٧۵۶)
ترجمه: ابو هریره سمیگوید: رسول الله صفرمود: «مردی که هرگز هیچ کار خوبی انجام نداده بود، به خانوادهاش گفت: هنگامی که من فوت کردم، مرا آتش بزنید و نصف مرا در بیابان، و نصف دیگر مرا در دریا بریزید؛ سوگند به الله، اگر الله متعال به من دسترسی پیدا کند، مرا آنچنان عذابی خواهد داد که به هیچ یک از جهانیان چنین عذابی نمیدهد. بعد از مرگ آن شخص، خانوادهاش به وصیت او عمل کردند. الله متعال به بیابان و دریا دستور داد تا اجزای او را جمع کنند؛ آنگاه به او فرمود: چرا چنین کردی؟ او میگوید: پروردگارا! تو بهتر میدانی که از ترس تو این کار را انجام دادم. در نتیجه، الله متعال او را میبخشد».