ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (۳٩): حکم محارب و پیمان شکن

باب (۳٩): حکم محارب و پیمان شکن

۱۱۵۵ـ عَنْ عَائِشَةَ لقَالَتْ: أُصِيبَ سَعْدٌ يَوْمَ الْخَنْدَقِ، رَمَاهُ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ يُقَالُ لَهُ ابْنُ الْعَرِقَةِ، رَمَاهُ فِي الأَكْحَلِ، فَضَرَبَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صخَيْمَةً فِي الْمَسْجِدِ يَعُودُهُ مِنْ قَرِيبٍ، فَلَمَّا رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ صمِنَ الْخَنْدَقِ، وَضَعَ السِّلاَحَ، فَاغْتَسَلَ، فَأَتَاهُ جِبْرِيلُ وَهُوَ يَنْفُضُ رَأْسَهُ مِنَ الْغُبَارِ، فَقَالَ: وَضَعْتَ السِّلاَحَ؟ وَاللَّهِ مَا وَضَعْنَاهُ، اخْرُجْ إِلَيْهِمْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: « فَأَيْنَ؟». فَأَشَارَ إِلَى بَنِي قُرَيْظَةَ، فَقَاتَلَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص، فَنَزَلُوا عَلَى حُكْمِ رَسُولِ اللَّهِ صفَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ صالْحُكْمَ فِيهِمْ إِلَى سَعْدٍ، قَالَ: فَإِنِّى أَحْكُمُ فِيهِمْ أَنْ تُقْتَلَ الْمُقَاتِلَةُ، وَأَنْ تُسْبَى الذُّرِّيَّةُ وَالنِّسَاءُ، وَتُقْسَمَ أَمْوَالُهُمْ، قال هشام: قال أبی: فأخبرت: ان رسول الله صقال: «لقد حكمت فيهم بحكم الله » و فی رواية: «حكمت بحكم الله» و قال مرة: «لقد حكمت بحكم الـملك». (م/۱٧۶٩)

ترجمه: عایشه لمی‌گوید : مردی از قریش بنام ابن عرقه در روز جنگ خندق، تیری به سوی سعد بن معاذ سپرتاب کرد و شاهرگ دستش را مورد اصابت قرار داد. رسول الله صخیمه‌ای در مسجد برپا نمود تا از نزدیک، مراقب حال او باشد. گفتنی است که رسول اکرم صهنگامی که از خندق بازگشت، اسلحه به زمین گذاشت و غسل نمود. در این لحظه، جبرئیل که گرد و غبار را از سرش دور می‌کرد، نزد پیامبر آمد و گفت: شما اسلحه به زمین گذاشتید؟ سوگند به الله که ما اسلحه به زمین نگذاشته‌ایم؛ به سوی آنان برو. رسول الله صفرمود: «کجا»؟ جبرئیل ÷ به سوی بنی قریظه اشاره نمود. آنگاه پیامبر اکرم صبا بنی قریظه جنگید. سرانجام، آنان تسلیم دستور رسول الله صشدند. نبی اکرم صداوری در مورد آنان را به سعد بن معاذ سسپرد. سعد گفت: داوری من این است که جنگجویان آنان را به قتل برسانید و زنان و فرزندانشان را اسیر کنید. رسول الله صفرمود: «در مورد آنان، طبق دستور الله، داوری کردی».

و در روایتی فرمود: «مطابق دستور الله، داوری کردی». ودر روایتی فرمود: «مطابق حکم پادشاه (الله) داوری نمودی».

[۱] حُسَیل اسم پدر حذیفه، و یمان لقب او می‌باشد که به لقبش شهرت دارد. [۲] یعنی به مسلمانان بر می‌گردد؛ چنانکه درباره‌ی زکات آمده است که: گرفته می‌شود و به شما بر می‌گردد؛ بدین معنا که به فقرای شما بر می‌گردد. [۳] چون نجده از خوارج بود، ابن عباس نمی‌خواست جوابش را بدهد؛ ولی از ترس اینکه مبادا باعث کتمان علم گردد، پاسخ داد.