باب (۲۲): بزرگی حوض نبی اکرم ص، و ورود امتش به آن
۱۵۴٩ـ عَن عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ لقَالَ: قَال رَسُولُ اللَّهِ ص: «حَوْضِى مَسِيرَةُ شَهْرٍ، وَزَوَايَاهُ سَوَاءٌ، وَمَاؤُهُ أَبْيَضُ مِنَ الْوَرِقِ، وَرِيحُهُ أَطْيَبُ مِنَ الْمِسْكِ، وَكِيزَانُهُ كَنُجُومِ السَّمَاءِ، فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلاَ يَظْمَأُ بَعْدَهُ أَبَدًا» قَالَ: وَقَالَتْ أَسْمَاءُ بِنْتُ أَبِي بَكْرٍب: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنِّي عَلَى الْحَوْضِ حَتَّى أَنْظُرَ مَنْ يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكُمْ، وَسَيُؤْخَذُ أُنَاسٌ دُونِى، فَأَقُولُ: يَا رَبِّ مِنِّى وَمِنْ أُمَّتِى، فَيُقَالُ: أَمَا شَعَرْتَ مَا عَمِلُوا بَعْدَكَ؟ وَاللَّهِ مَا بَرِحُوا بَعْدَكَ يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ» قَالَ: فَكَانَ ابْنُ أَبِي مُلَيْكَةَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَرْجِعَ عَلَى أَعْقَابِنَا، أَوْ أَنْ نُفْتَنَ عَنْ دِينِنَا. (م/۲۲٩۲)
ترجمه: عبدالله بن عمرو بمیگوید: رسول الله صفرمود: «حوض من به اندازهی مسافت یک ماه راه است. و طول و عرضش با یکدیگر، مساوی هستند. آبش، سفیدتر از نقره، بویش خوشبوتر از مشک، و پارچهایش به اندازهی ستارگان آسمان است. هرکس از آن، آب بنوشد، بعد از آن، هرگز تشنه نخواهد شد».
راوی میگوید : اسماء دختر ابوبکر ل گفت: همچنین رسول الله صفرمود: «من کنار حوض ایستادهام تا ببینم کدام یک از شما نزد من میآید. و تعدای را از رسیدن به من جلوگیری میکنند. من میگویم: پروردگارا! اینها از من و جزو امتیان من هستند. گفته میشود: خبر نداری که آنها بعد از تو چه کارهایی انجام دادند؟ سوگند به الله، آنها بعد از تو مرتد شدند». راوی میگوید: ابن ابی ملیکه همیشه اینگونه دعا میکرد که: بار الها! ما از مرتد شدن و دچا فتنه شدن در دین، به تو پناه میبریم.
۱۵۵۰ـ عَنْ حَارِثَةَ بنِ وَهَبَ س: أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ صقَالَ: «حَوْضُهُ مَا بَيْنَ صَنْعَاءَ وَالْمَدِينَةِ» فَقَالَ لَهُ الْمُسْتَوْرِدُ: أَلَمْ تَسْمَعْهُ قَالَ: «الأَوَانِى»؟ قَالَ: لاَ، فَقَالَ الْمُسْتَوْرِدُ: «تُرَى فِيهِ الآنِيَةُ مِثْلَ الْكَوَاكِبِ». (م/۲۲٩۸)
ترجمه: حارثه بن و هب س میگوید: شنیدم که نبی اکرم صفرمود: «حوضش به اندازهی مسافت میان مدینه و صنعاء است». مستورد به او گفت: آیا نشنیدی که در مورد ظرفهای حوض، چیزی بگوید؟ حارثه جواب داد: نه. مستورد گفت: «ظرفهایش به اندازهی ستارگان آسمان است».
۱۵۵۱ـ عَنِ ابْنِ عُمَرَ لعَنِ النَّبّیِّ ص: «إِنَّ أَمَامَكُمْ حَوْضًا كَمَا بَيْنَ جَرْبَا وَأَذْرُحَ» وَ فِي رَوايَة: «حَوضِی» وَ فِي رَوَايةِ: قَالَ عُبَيْدُ اللَّهِ: فَسَأَلْتُهُ ـ يَعنی نافعاً ـ فَقَالَ: قَرْيَتَيْنِ بِالشَّامِ، بَيْنَهُمَا مَسِيرَةُ ثَلاَثِ لَيَالٍ، وَفِي رَوَايَةِ، ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ. (م/۲۲٩٩)
ترجمه: ابن عمر بمیگوید: نبی اکرم جفرمود: «پیش روی شما حوضی وجود دارد که به اندازهی مسافت میان دو روستای جَرباء و أذرُح است». عبید الله میگوید: از نافع در مورد جرباء و اذرح پرسیدم. گفت: دو روستا در شاماند که فاصلهی میان آنها سه شب، و در روایتی، سه روز، راه است.
۱۵۵۲ـ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ سعَنْ رَسُولِ اللَّهِ صقَالَ: «أَلاَ إِنِّي فَرَطٌ لَكُمْ عَلَى الْحَوْضِ، وَإِنَّ بُعْدَ مَا بَيْنَ طَرَفَيْهِ كَمَا بَيْنَ صَنْعَاءَ وَأَيْلَةَ، كَأَنَّ الأَبَارِيقَ فِيهِ النُّجُومُ». (م/۲۳۰۵)
ترجمه: جابر بن سمره سمیگوید: رسول الله صفرمود: «من استقبال کنندهی شما بر حوض کوثر هستم. همانا فاصلهی میان دو طرف آن، به اندازهی فاصلهی میان صنعاء و ایله است. و پارچهای آن مانند ستارگان (بسیار زیاد) هستند».
۱۵۵۳ـ عَنْ أَبِي ذَرٍّ سقَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا آنِيَةُ الْحَوْضِ؟ قَالَ: «وَالَّذِى نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لآنِيَتُهُ أَكْثَرُ مِنْ عَدَدِ نُجُومِ السَّمَاءِ وَكَوَاكِبِهَا، أَلاَ فِي اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ الْمُصْحِيَةِ، آنِيَةُ الْجَنَّةِ مَنْ شَرِبَ مِنْهَا لَمْ يَظْمَأْ آخِرَ مَا عَلَيْهِ، يَشْخُبُ فِيهِ مِيزَابَانِ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ شَرِبَ مِنْهُ لَمْ يَظْمَأْ، عَرْضُهُ مِثْلُ طُولِهِ، مَا بَيْنَ عَمَّانَ إِلَى أَيْلَةَ، مَاؤُهُ أَشَدُّ بَيَاضًا مِنَ اللَّبَنِ، وَأَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ». (م/۲۳۰۰)
ترجمه: روایت است که ابوذر س گفت: یا رسول الله! تعداد ظرفهای حوض کوثر چقدر است؟ پیامبر اکرم صفرمود: «سوگند به کسیکه جان محمد در دست اوست، تعداد ظرفهای حوض کوثر بیشتر از تعداد ستارگان کوچک و بزرگ آسمان در یک شب تاریک و بدون ابر، میباشد. و همانها نیز ظرفهای بهشت هستند. هرکس از آن بنوشد، هرگز تشنه نمیشود. دو آبراهه از بهشت به آن، جریان دارد. هرکس، از آن بنوشد، تشنه نمیشود. عرضش مانند طولش میباشد. و هر ضلع آن به اندازهی فاصلهی میان عمان تا ایله است. آبش، سفیدتر از شیر، و شیرینتر از عسل است».
۱۵۵۴ـ عَنْ ثَوْبَانَ س: أَنَّ نَبِىَّ اللَّهِ صقَالَ: «إِنِّى لَبِعُقْرِ حَوْضِى أَذُودُ النَّاسَ لأَهْلِ الْيَمَنِ، أَضْرِبُ بِعَصَاىَ حَتَّى يَرْفَضَّ عَلَيْهِمْ»، فَسُئِلَ عَنْ عَرْضِهِ؟ فَقَالَ: «مِنْ مَقَامِى إِلَى عَمَّانَ» وَسُئِلَ عَنْ شَرَابِهِ؟ فَقَالَ: «أَشَدُّ بَيَاضًا مِنَ اللَّبَنِ، وَأَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ، يَغُتُّ فِيهِ مِيزَابَانِ يَمُدَّانِهِ مِنَ الْجَنَّةِ، أَحَدُهُمَا مِنْ ذَهَبٍ، وَالآخَرُ مِنْ وَرِقٍ». (م/۲۳۰۱)
ترجمه: ثوبان س میگوید: رسول الله ص فرمود: «همانا من در جایگاه اصلی حوضم میایستم و مردم را با عصایم برای آمدن اهل یمن، کنار میزنم تا آبش برای آنان، جاری گردد». سپس مردم از پیامبر اکرم ص در مورد پهنای حوض پرسیدند. فرمود: «از اینجا تا عمان است». سپس مردم از آب آن پرسیدند. فرمود: «سفیدتر از شیر، و شیرینتر از عسل است. دو آبراهه که از بهشت با قدرت و فشار، جریان دارند، آب آن را تهیه میکنند که یکی از آنها از طلا، و دیگری از نقره است».
۱۵۵۵ـ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صخَرَجَ يَوْمًا فَصَلَّى عَلَى أَهْلِ أُحُدٍ صَلاَتَهُ عَلَى الْمَيِّتِ، ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى الْمِنْبَرِ، فَقَالَ: «إِنِّى فَرَطٌ لَكُمْ، وَأَنَا شَهِيدٌ عَلَيْكُمْ، وَإِنِّى وَاللَّهِ لأَنْظُرُ إِلَى حَوْضِىَ الآنَ، وَإِنِّى قَدْ أُعْطِيتُ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِ الأَرْضِ، أَوْ مَفَاتِيحَ الأَرْضِ، وَإِنِّى وَاللَّهِ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ أَنْ تُشْرِكُوا بَعْدِى، وَلَكِنْ أَخَافُ عَلَيْكُمْ أَنْ تَتَنَافَسُوا فِيهَا». (م/۲۲٩۶)
ترجمه: عقبه بن عامر سمیگوید: روزی، رسول الله ص بیرون رفت و بر اهل احد (شهدای آن) نماز جنازه خواند. سپس به سوی منبر رفت و فرمود: «من استقبال کنندهی شما و گواه بر شما هستم. سوگند به الله، هم اکنون من حوضم را میبینم. به من کلید گنجینههای زمین یا کلیدهای زمین، عنایت شده است. سوگند به الله، من از شرک ورزیدن شما بعد از خودم نمیترسم؛ ولی بیم آن را دارم که در دنیا با یکدیگر به رقابت بپردازید».