ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (۲۰): قرآن خواندن نبی اکرم صبرای جن‌ها

باب (۲۰): قرآن خواندن نبی اکرم صبرای جن‌ها

۲۱۱٧ـ عَنْ عَامِرٍ هو الشَّعبِيُّ قَالَ: سَأَلْتُ عَلْقَمَةَ س: هَلْ كَانَ ابْنُ مَسْعُودٍ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلَيْلَةَ الْجِنِّ؟ قَالَ: فَقَالَ عَلْقَمَةُ: أَنَا سَأَلْتُ ابْنَ مَسْعُودٍ فَقُلْتُ: هَلْ شَهِدَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلَيْلَةَ الْجِنِّ؟ قَالَ: لاَ، وَلَكِنَّا كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صذَاتَ لَيْلَةٍ، فَفَقَدْنَاهُ، فَالْتَمَسْنَاهُ فِي الأَوْدِيَةِ وَالشِّعَابِ، فَقُلْنَا: اسْتُطِيرَ أَوِ اغْتِيلَ، قَالَ: فَبِتْنَا بِشَرِّ لَيْلَةٍ بَاتَ بِهَا قَوْمٌ، فَلَمَّا أَصْبَحْنَا إِذَا هُوَ جَاءٍ مِنْ قِبَلِ حِرَاءٍ، قَالَ فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَقَدْنَاكَ فَطَلَبْنَاكَ فَلَمْ نَجِدْكَ، فَبِتْنَا بِشَرِّ لَيْلَةٍ بَاتَ بِهَا قَوْمٌ، فَقَالَ: «أَتَانِى دَاعِى الْجِنِّ، فَذَهَبْتُ مَعَهُ، فَقَرَأْتُ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنَ» قَالَ فَانْطَلَقَ بِنَا فَأَرَانَا آثَارَهُمْ وَآثَارَ نِيرَانِهِمْ، وَسَأَلُوهُ الزَّادَ، فَقَالَ: «لَكُمْ كُلُّ عَظْمٍ ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَقَعُ فِي أَيْدِيكُمْ؛ أَوْفَرَ مَا يَكُونُ لَحْمًا، وَكُلُّ بَعَرَةٍ عَلَفٌ لِدَوَابِّكُمْ» فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «فَلاَ تَسْتَنْجُوا بِهِمَا فَإِنَّهُمَا طَعَامُ إِخْوَانِكُمْ». (م/۴۵۰)

ترجمه: عامر شعبی می‌گوید: از علقمه سپرسیدم: آیا عبد الله بن مسعود سدر شب معروف به شب جن همراه رسول الله صحضور داشت؟ علقمه گفت: من از ابن مسعود سپرسیدم که: آیا در شب معروف به شب جن، کسی از شما همراه رسول الله صبود؟ گفت: خیر؛ ولی شبی، همراه پیامبر اکرم صبودیم که وی از میان ما ناپدید گردید. ما در دره‌ها و راه‌های کوهستانی به جستجوی ایشان پرداختیم و با خود گفتیم: ربوده یا ترور شده است. به هر حال، بدترین شبی را که یک گروه پشت سر می‌گذارد، ما پشت سر گذاشتیم. هنگام صبح، پیامبر اکرم صاز جانب کوه حراء آمد. ما گفتیم: یا رسول الله! شما از میان ما ناپدید شدید؛ ما تلاش نمودیم تا شما را پیدا کنیم؛ اما شما را نیافتیم. و این‌گونه بدترین شبی را که یک ملت سپری می‌کند، سپری نمودیم. رسول الله صفرمود: «دعوتگر جن‌ها نزد من آمد؛ من همراه او رفتم و برای آنها قرآن تلاوت کردم». راوی می‌گوید: آنگاه رسول الله صما را برد و آثارشان و آثار آتش‌ آنها را به ما نشان داد. هم‌چنین جن‌ها از پیامبر اکرم صدرخواست غذا کردند. پیامبر اکرم صفرمود: «هر استخوانی که نام الله متعال بر آن گرفته شده باشد و بدست شما افتاد، بطور کامل، گوشت خواهد داشت و آن، غذای شما خواهد بود. هم‌چنین هر سرگین حیوان، غذای چارپایان شما خواهد بود». راوی می‌گوید: رسول الله صفرمود: «پس با استخوان و سرگین حیوانات، استنجا نگیرید؛ چرا که آنها غذای برادران شما هستند».

۲۱۱۸ـ عَنْ مَعْنٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي قَالَ: سَأَلْتُ مَسْرُوقًا: مَنْ آذَنَ النَّبِيَّ صبِالْجِنِّ لَيْلَةَ اسْتَمَعُوا الْقُرْآنَ؟ فَقَالَ: حَدَّثَنِي أَبُوكَ ـ يَعْنِي ابْنَ مَسْعُودٍ ـ أَنَّهُ آذَنَتْهُ بِهِمْ شَجَرَةٌ. (م/۴۵۰)

ترجمه: مَعن می‌گوید: از پدرم شنیدم که گفت: از مسروق پرسیدم: شبی که جن‌ها به قرآن، گوش فرا دادند، چه کسی نبی اکرم صرا از وجود آنان، با خبر ساخت؟ مسروق گفت: پدرت یعنی عبدالله بن مسعود سبه من گفت: یک درخت نبی اکرم صرا از وجود آنان با خبر ساخت.