باب (۸): دربارهی کسانی که بوسیلهی قرآن عزت و رفعت مییابند
۲۱۰۲ـ عَنْ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ: أَنَّ نَافِعَ بْنَ عَبْدِ الْحَارِثِ لَقِىَ عُمَرَ بِعُسْفَانَ، وَكَانَ عُمَرُ سيَسْتَعْمِلُهُ عَلَى مَكَّةَ، فَقَالَ: مَنِ اسْتَعْمَلْتَ عَلَى أَهْلِ الْوَادِى؟ فَقَالَ: ابْنَ أَبْزَى، قَالَ: وَمَنِ ابْنُ أَبْزَى؟ قَالَ: مَوْلًى مِنْ مَوَالِينَا، قَالَ: فَاسْتَخْلَفْتَ عَلَيْهِمْ مَوْلًى؟ قَالَ: إِنَّهُ قَارِئٌ لِكِتَابِ اللَّهِ ﻷ، وَإِنَّهُ عَالِمٌ بِالْفَرَائِضِ، قَالَ عُمَرُ: أَمَا إِنَّ نَبِيَّكُمْ صقَدْ قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ يَرْفَعُ بِهَذَا الْكِتَابِ أَقْوَامًا وَيَضَعُ بِهِ آخَرِينَ». (م/۸۱۵)
ترجمه: عامر بن واثله میگوید: نافع بن عبد الحارث که قبلاً از طرف عمر بن خطاب سبرای مدتی، استاندار مکه تعیین شده بود، در عسفان با عمر بن خطاب سملاقات نمود و گفت: چه کسی را به عنوان فرماندار اهل وادی (مکه) تعیین نمودهای؟ نافع جواب داد: ابن ابزی را تعیین کردهام. عمر سگفت: ابن ابزی کیست؟ نافع جواب داد: یکی از بردگان آزاد شدهی ماست. عمر سگفت: بردهای را بر آنان، حاکم نمودهای؟ نافع جواب داد: او قاری قرآن است و علم میراث را خوب میداند. عمر سگفت: بدانید که پیامبر شما فرمود: «الله متعال بوسیلهی این کتاب (قرآن) به افرادی عزت و سربلندی عنایت میکند، و افراد دیگری را خوار و ذلیل مینماید». (کسانی را که به آن، ایمان بیاورند و عمل نمایند، عزت میدهد و کسانی را که ایمان نیاورند و عمل نکنند، خوار و ذلیل مینماید).