باب (۲٩): کراهیت پردهی عکس دار، و اینکه قطعه قطعه گردید و به بالش، تبدیل شد
۱۳۶۶ـ عَن عَائِشَةَ لقالت: دَخَلَ عَلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صوَقَدْ سَتَرْتُ سَهْوَةً لِي بِقِرَامٍ فِيهِ تَمَاثِيلُ، فَلَمَّا رَآهُ هَتَكَهُ وَتَلَوَّنَ وَجْهُهُ وَقَالَ: «يَا عَائِشَةُ أَشَدُّ النَّاسِ عَذَابًا عِنْدَ اللَّهِ، يَوْمَ الْقِيَامَةِ، الَّذِينَ يُضَاهُونَ بِخَلْقِ اللَّهِ». قَالَتْ عَائِشَةُ: فَقَطَعْنَاهُ فَجَعَلْنَا مِنْهُ وِسَادَةً أَوْ وِسَادَتَيْنِ. (م/۲۱۰٧)
ترجمه: عایشه لمیگوید: رسول الله صبه خانهی من تشریف آوردند در حالی که من روی یک کمد دیواری، پردهی نازک و عکس داری آویزان نموده بودم. هنگامی که پیامبر اکرم صپرده را دید، آن را پاره نمود و چهرهاش دگرگون گردید و فرمود: «ای عایشه! روز قیامت، نزد الله متعال، سختترین عذاب را کسانی میبینند که آفرینش الله متعال را شبیه سازی میکنند».
عایشه لمیگوید: ما آن پرده را پاره کردیم و یک یا دو بالش از آن، درست کردیم.
۱۳۶٧ـ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صمِنْ سَفَرٍ، وَقَدْ سَتَّرْتُ عَلَى بَابِى دُرْنُوكًا فِيهِ الْخَيْلُ ذَوَاتُ الأَجْنِحَةِ، فَأَمَرَنِى فَنَزَعْتُهُ. (م/۲۱۰٧)
عایشه ل میگوید: رسول الله صاز سفری تشریف آورد در حالی که من بر درِ خانهام پردهای آویزان نموده بودم که عکس اسبهای بال دار بر آن، نقش بسته بود؛ پس پیامبر اکرم صبه من دستور داد و من آن را پایین آوردم.