باب (۴): سخن گفتن پیامبر با کشته شدگان بدر بعد از مردنشان
۱۱۶۰ـ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صتَرَكَ قَتْلَى بَدْرٍ ثَلاَثًا، ثُمَّ أَتَاهُمْ فَقَامَ عَلَيْهِمْ فَنَادَاهُمْ فَقَالَ: «يَا أَبَا جَهْلِ بْنَ هِشَامٍ يَا أُمَيَّةَ بْنَ خَلَفٍ يَا عُتْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ يَا شَيْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ أَلَيْسَ قَدْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا؟ فَإِنِّى قَدْ وَجَدْتُ مَا وَعَدَنِى رَبِّى حَقًّا». فَسَمِعَ عُمَرُ قَوْلَ النَّبِىِّ صفَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، كَيْفَ يَسْمَعُوا وَأَنَّى يُجِيبُوا وَقَدْ جَيَّفُوا؟ قَالَ: «وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَا أَقُولُ مِنْهُمْ، وَلَكِنَّهُمْ لاَ يَقْدِرُونَ أَنْ يُجِيبُوا». ثُمَّ أَمَرَ بِهِمْ فَسُحِبُوا، فَأُلْقُوا فِي قَلِيبِ بَدْرٍ. (م/۲۸٧۵)
ترجمه: انس بن مالک سمیگوید: رسول الله صکشته شدگان بدر را سه روز گذاشت. آنگاه کنار آنان رفت و بالای سرشان ایستاد و صدایشان زد و فرمود: «ای ابوجهل بن هشام! ای امیه بن خلف! ای عتبه بن ربیعه! و ای شیبه بن ربیعه! آیا وعدهای را که پروردگارتان به شما داده بود، تحقق پیدا کرد؟ همانا وعدهای را که پروردگارم به من داد، تحقق پیدا نمود». عمر ساین سخن پیامبر را شنید و عرض کرد: یا رسول الله! آنان چگونه میشنوند و جواب میدهند حال آنکه متعفن شدهاند؟ پیامبر اکرم صفرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، شما سخنان مرا بهتر از آنان نمیشنوید؛ ولی آنها نمیتوانند پاسخ دهند». آنگاه رسول اکرم صدستور داد و آنان را کشیدند و در چاه بدر انداختند.