باب (۱٧): کمک گرفتن از مشرکین در جنگ
۱۱۲٩ـ عَنْ عَائِشَةَ لزَوْجِ النَّبِيِّ صأَنَّهَا قَالَتْ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صقِبَلَ بَدْرٍ، فَلَمَّا كَانَ بِحَرَّةِ الْوَبَرَةِ أَدْرَكَهُ رَجُلٌ، قَدْ كَانَ يُذْكَرُ مِنْهُ جُرْأَةٌ وَنَجْدَةٌ، فَفَرِحَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صحِينَ رَأَوْهُ، فَلَمَّا أَدْرَكَهُ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص: جِئْتُ لأَتَّبِعَكَ وَأُصِيبَ مَعَكَ،، قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: «تُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ؟». قَالَ: لاَ، قَالَ: «فَارْجِعْ، فَلَنْ أَسْتَعِينَ بِمُشْرِكٍ». قَالَتْ: ثُمَّ مَضَى، حَتَّى إِذَا كُنَّا بِالشَّجَرَةِ أَدْرَكَهُ الرَّجُلُ، فَقَالَ لَهُ كَمَا قَالَ أَوَّلَ مَرَّةٍ، فَقَالَ لَهُ النَّبِىُّ صكَمَا قَالَ أَوَّلَ مَرَّةٍ، قَالَ: «فَارْجِعْ فَلَنْ أَسْتَعِينَ بِمُشْرِكٍ». قَالَ: ثُمَّ رَجَعَ فَأَدْرَكَهُ بِالْبَيْدَاءِ.، فَقَالَ لَهُ كَمَا قَالَ أَوَّلَ مَرَّةٍ «تُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ»؟ قَالَ: نَعَمْ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: «فَانْطَلِقْ». (م/۱۸۱٧)
ترجمه: عایشه لهمسر گرامی نبی اکرم صمیگوید : رسول الله صبه سوی بدر، حرکت کرد. و هنگامی که در مکانی بنام «حره الوبره» (چهار میلی مدینه) رسید، مردی که جرأت و شجاعتش سر زبانها بود، از راه رسید. یاران رسول الله صاز دیدن او خوشحال شدند. هنگامی که آن مرد به رسول الله صرسید، گفت: آمدهام تا تو را همراهی کنم و با تو کشته شوم. پیامبر اکرم صفرمود: «به الله متعال و پیامبرش، ایمان میآوری؟» آن مرد گفت: خیر. فرمود: «پس برگرد؛ زیرا من از شخص مشرک، کمک نمیگیرم».
عایشه لمیگوید: آنگاه، رسول الله صبه راهش ادامه داد تا اینکه به ذو الحلیفه رسیدیم؛ دوباره همان مرد آمد و سخنان اولش را تکرار کرد. رسول الله صهم همان پاسخ اولیه را به او داد و فرمود: «برگرد، زیر من از شخص مشرک کمک، نمیگیرم».
راوی میگوید: آن مرد برگشت. سپس دوباره در بیداء نزد نبی اکرم صآمد و رسول الله صمانند نخستین بار به او فرمود: «به الله متعال و پیامبرش، ایمان میآوری؟» آن مرد گفت: بلی. رسول الله صفرمود: «پس حرکت کن» (و با ما بیا.)