باب (۱٧): دربارهی خوردن خرما و گذاشتن هستهها میان انگشتان
۱۳۱۶ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُسْرٍ لقَالَ: نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ صعَلَى أَبِى، قَالَ: فَقَرَّبْنَا إِلَيْهِ طَعَامًا وَوَطْبَةً، فَأَكَلَ مِنْهَا، ثُمَّ أُتِىَ بِتَمْرٍ فَكَانَ يَأْكُلُهُ وَيُلْقِى النَّوَى بَيْنَ إِصْبَعَيْهِ وَيَجْمَعُ السَّبَّابَةَ وَالْوُسْطَى ـ قَالَ شُعْبَةُ هُوَ ظَنِّى، وَهُوَ فِيهِ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ تعالی إِلْقَاءُ النَّوَى بَيْنَ الإِصْبَعَيْنِ ـ ثُمَّ أُتِىَ بِشَرَابٍ فَشَرِبَهُ، ثُمَّ نَاوَلَهُ الَّذِي عَنْ يَمِينِهِ، قَالَ فَقَالَ أَبِى، وَأَخَذَ بِلِجَامِ دَابَّتِهِ: ادْعُ اللَّهَ لَنَا، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَهُمْ فِي مَا رَزَقْتَهُمْ، وَاغْفِرْ لَهُمْ وَارْحَمْهُمْ». (م/۲۰۴۲)
ترجمه: عبدالله بن بسر لمیگوید: رسول الله صنزد پدرم مهمان شد. ما غذا و حلوایی (که از خرما و کشک و روغن درست شده بود) به ایشان، تقدیم نمودیم. پیامبر اکرم صاز آنها تناول فرمود. سپس مقداری خرما برای پیامبر اکرم صآوردند. رسول الله صاز آن خرماها میخورد و هستهها را میان دو انگشت سبابه و وسطی میگذاشت. شعبه (یکی از راویان) میگوید : گمان من این است که این مطلب اخیر در حدیث، وجود دارد؛ ان شاء الله که مسئله گذاشتن هستهها میان دو انگشت سبابه و وسطی وجود دارد.
عبدالله بن بسر میگوید : بعد از آن، نوشیدنی آوردند. پیامبر اکرم صاز آن نوشید و سپس به شخصی داد که سمت راستش قرار داشت. آنگاه، پدرم که افسار سواری پیامبر اکرم صرا گرفته بود، گفت: نزد الله متعال برای ما دعا کن. رسول الله صفرمود: «بار الها! در رزقی که به آنان، عطا نمودی، برکت عنایت کن و آنها را مغفرت کن و مورد رحمت قرار ده».