باب (۱۳): جلوگیری کسی که میخواست نبی اکرم صرا اذیت و آزار کند
۱۵۴۰ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ سقَالَ: قَالَ أَبُو جَهْلٍ: هَلْ يُعَفِّرُ مُحَمَّدٌ وَجْهَهُ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ؟ قَالَ: فَقِيلَ: نَعَمْ، فَقَالَ: وَاللاَّتِ وَالْعُزَّى لَئِنْ رَأَيْتُهُ يَفْعَلُ ذَلِكَ لأَطَأَنَّ عَلَى رَقَبَتِهِ، أَوْ لأُعَفِّرَنَّ وَجْهَهُ فِي التُّرَابِ، قَالَ: فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ صوَهُوَ يُصَلِّى، زَعَمَ لِيَطَأَ عَلَى رَقَبَتِهِ، قَالَ: فَمَا فَجِئَهُمْ مِنْهُ إِلاَّ وَهُوَ يَنْكِصُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَيَتَّقِى بِيَدَيْهِ، قَالَ: فَقِيلَ لَهُ: مَا لَكَ؟ فَقَالَ: إِنَّ بَيْنِي وَبَيْنَهُ لَخَنْدَقًا مِنْ نَارٍ وَهَوْلاً وَأَجْنِحَةً، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «لَوْ دَنَا مِنِّى لاَخْتَطَفَتْهُ الْمَلاَئِكَةُ عُضْوًا عُضْوًا». قَالَ: فَأَنْزَلَ اللَّهُ ﻷـــــ لاَ نَدْرِى فِي حَدِيثِ أَبِي هُرَيْرَةَ، أَوْ شَىْءٌ بَلَغَهُ ـــــ: ﴿عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ٥ كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ٧ إِنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلرُّجۡعَىٰٓ٨ أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يَنۡهَىٰ٩ عَبۡدًا إِذَا صَلَّىٰٓ١٠ أَرَءَيۡتَ إِن كَانَ عَلَى ٱلۡهُدَىٰٓ١١ أَوۡ أَمَرَ بِٱلتَّقۡوَىٰٓ١٢ أَرَءَيۡتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ١٣ أَلَمۡ يَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ١٤ كَلَّا لَئِن لَّمۡ يَنتَهِ لَنَسۡفَعَۢا بِٱلنَّاصِيَةِ١٥ نَاصِيَةٖ كَٰذِبَةٍ خَاطِئَةٖ١٦ فَلۡيَدۡعُ نَادِيَهُۥ١٧ سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِيَةَ١٨ كَلَّا لَا تُطِعۡهُ﴾[العلق: ۵-۱٩]. وَ فِي رَوايَةٍ: قَالَ: «وَأَمَرَهُ بِمَا أَمَرَهُ بِهِ» وَ فِي رَوَايَةٍ: ﭽ ﯫ ﯬ ﭼ ﴿فَلۡيَدۡعُ نَادِيَهُۥ١٧﴾يَعْنِى قَوْمَهُ. (م/۲٧٩٧)
ترجمه: ابوهریره سمیگوید: ابوجهل گفت: آیا محمد در میان شما چهرهاش را روی زمین میگذارد و سجده میکند؟ مردم گفتند: بله. ابوجهل گفت: سوگند به لات و عزی، اگر من او را ببینم که این کار را انجام میدهد، گردنش را زیر پایم میگذارم یا چهرهاش را به خاک میمالم. آنگاه، رسول الله صمشغول نماز خواندن بود که ابوجهل نزد او رفت و خواست گردن پیامبر اکرم صرا زیر پایش بگذارد؛ اما ناگهان، مردم او را دیدند که به پشت سرش برمیگردد و با دستانش از خود، محافظت میکند. مردم پرسیدند: چه اتفاقی برایت افتاده است؟ گفت: میان من و او یک خندق آتش، امور وحشتناک و بالهایی وجود دارد. رسول الله صفرمود: «اگر نزدیک میشد، فرشتگان اعضای بدنش را یکی یکی میربودند».
راوی میگوید: آنگاه الله متعال این آیات را نازل فرمود: ﴿عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ٥ كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ٧ إِنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلرُّجۡعَىٰٓ٨ أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يَنۡهَىٰ٩ عَبۡدًا إِذَا صَلَّىٰٓ١٠ أَرَءَيۡتَ إِن كَانَ عَلَى ٱلۡهُدَىٰٓ١١ أَوۡ أَمَرَ بِٱلتَّقۡوَىٰٓ١٢ أَرَءَيۡتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ١٣ أَلَمۡ يَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ١٤ كَلَّا لَئِن لَّمۡ يَنتَهِ لَنَسۡفَعَۢا بِٱلنَّاصِيَةِ١٥ نَاصِيَةٖ كَٰذِبَةٍ خَاطِئَةٖ١٦ فَلۡيَدۡعُ نَادِيَهُۥ١٧ سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِيَةَ١٨ كَلَّا لَا تُطِعۡهُ﴾.
(قطعاً انسانها اگر خود را دارا و بینیاز ببینند، سرکشی و تمرّد میکنند. همانا بازگشت همگان به سوی پروردگارت خواهد بود. آیا دیدهای کسی را که نهی میکند و باز میدارد بندهای را هنگامی که به نماز ایستد؟ به من بگو: اگر این طاغوت بر طریق هدایت بود، چه مقام و منزلتی در پیش الله متعال میداشت؟ یا این که دیگران را به تقوا و پرهیزگاری دستور میداد، آیا این برایش بهتر نمیبود ؟
به من بگو : اگر ـ ابو جهل ـ تکذیب کند و پشت کند، حال و وضعش در قیامت چگونه خواهد شد؟ آیا او ندانسته است که الله متعال میبیند؟ هرگز! هرگز ! چنین نیست که او میپندارد. اگر او از کارهای خود دست برندارد، موی پیشانیش را میگیریم و کشان کشان میبریم؛ موی پیشانی دروغگوی بزهکار را. بگذار او همنشینان و هممجلسان خود را صدا بزند و به کمک بطلبد؛ ما هم به زودی فرشتگان مأمور دوزخ را صدا میزنیم. هرگز از او اطاعت مکن.)
و در روایتی آمده است که: «و به او دستوراتی داد». و در روایت دیگری آمده است که هدف از «نادیه» قوم و قبیله اش میباشد.