ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (۴۸): فضیلت جُلَیبیب س

باب (۴۸): فضیلت جُلَیبیب س

۱٧۱۲ـ عَنْ أَبِي بَرْزَةَ س: أَنَّ النَّبِيَّ صكَانَ فِي مَغْزًى لَهُ، فَأَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِ، فَقَالَ لأَصْحَابِهِ: «هَلْ تَفْقِدُونَ مِنْ أَحَدٍ»؟ قَالُوا: نَعَمْ، فُلاَنًا وَفُلاَنًا وَفُلاَنًا، ثُمَّ قَالَ: «هَلْ تَفْقِدُونَ مِنْ أَحَدٍ»؟ قَالُوا: نَعَمْ، فُلاَنًا وَفُلاَنًا وَفُلاَنًا، ثُمَّ قَالَ: «هَلْ تَفْقِدُونَ مِنْ أَحَدٍ»؟ قَالُوا: لاَ، قَالَ: «لَكِنِّى أَفْقِدُ جُلَيْبِيبًا، فَاطْلُبُوهُ» فَطُلِبَ فِي الْقَتْلَى، فَوَجَدُوهُ إِلَى جَنْبِ سَبْعَةٍ قَدْ قَتَلَهُمْ، ثُمَّ قَتَلُوهُ، فَأَتَى النَّبِىُّ صفَوَقَفَ عَلَيْهِ، فَقَالَ: «قَتَلَ سَبْعَةً، ثُمَّ قَتَلُوهُ، هَذَا مِنِّى وَأَنَا مِنْهُ، هَذَا مِنِّى وَأَنَا مِنْهُ» قَالَ: فَوَضَعَهُ عَلَى سَاعِدَيْهِ لَيْسَ لَهُ سَرِيرٌ إِلاَّ سَاعِدَا النَّبِىِّ صقَالَ: فَحُفِرَ لَهُ وَوُضِعَ فِي قَبْرِهِ، وَلَمْ يَذْكُرْ غَسْلاً. (م/۲۴٧۲)

ترجمه: ابو برزه می‌گوید: نبی اکرم صدر یکی از غزوات بسر می‌برد. قابل یادآوری است که الله متعال در آن غزوه، غنایم زیادی نصیبش نموده بود. پیامبر اکرم صخطاب به یارانش فرمود: «آیا کسی ناپدید شده است»؟ صحابه عرض کردند: بلی؛ فلانی و فلانی و فلانی. دوباره نبی اکرم صفرمود: «آیا کسی ناپدید شده است»؟ صحابه دوباره عرض کردند: بلی، فلانی و فلانی و فلانی. برای بار سوم، رسول الله صفرمود: «آیا کسی ناپدید شده است»؟ صحابه عرض کردند: خیر. نبی اکرم صفرمود: «ولی من جلیبیب را نمی‌بینم. به دنبال او بگردید». لذا صحابه در میان کشته شدگان در جستجوی او برآمدند و او را در کنار هفت نفر دیدند که همه‌ی آنها را کشته بود و بعد از آن، خودش نیز کشته شده بود. آنگاه نبی اکرم صآمد و بالای سرش ایستاد و فرمود: «هفت نفر را به قتل رسانده است؛ سپس او را کشته‌اند. این از من است و من از او هستم. این از من است و من از او هستم». راوی می‌گوید: سپس رسول الله صاو را روی ساعد دست‌هایش گذاشت طوریکه او تختی بجز ساعدهای رسول الله صنداشت. آنگاه قبری برای او حفر کردند و او را در آن گذاشتند و سخنی از غسل به میان نیاورد.