باب (۶): زخمیشدن نبی اکرم صدر روز جنگ احد
۱۱۶۲ـ عن أَبِي حَازِمٍ: أَنَّهُ سَمِعَ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ يُسْأَلُ عَنْ جُرْحِ رَسُولِ اللَّهِ صيَوْمَ أُحُدٍ، فَقَالَ جُرِحَ وَجْهُ رَسُولِ اللَّهِ صوَكُسِرَتْ رَبَاعِيَتُهُ، وَهُشِمَتِ الْبَيْضَةُ عَلَى رَأْسِهِ، فَكَانَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صتَغْسِلُ الدَّمَ، وَكَانَ عَلِىُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ يَسْكُبُ عَلَيْهَا بِالْمِجَنِّ، فَلَمَّا رَأَتْ فَاطِمَةُ أَنَّ الْمَاءَ لاَ يَزِيدُ الدَّمَ إِلاَّ كَثْرَةً، أَخَذَتْ قِطْعَةَ حَصِيرٍ فَأَحْرَقَتْهُ حَتَّى صَارَ رَمَادًا، ثُمَّ أَلْصَقَتْهُ بِالْجُرْحِ، فَاسْتَمْسَكَ الدَّمُ. (م/۱٧٩۰)
ترجمه: ابو حازم میگوید: شنیدم که از سهل بن سعد سدربارهی زخمیشدن رسول الله صدر روز جنگ احد پرسیدند. او گفت: چهرهی رسول الله صزخمی گردید، دندانهای پیشیناش شکستند و کلاه خودی را که بر سر داشت، روی سرش شکست. علی بن ابی طالب سبا سپر، آب بالای زخمش میریخت و فاطمه لخونها را میشست. و چون فاطمه لدید که آب باعث افزایش خونریزی میشود، قطعه حصیری برداشت و آن را سوخت تا اینکه تبدیل به خاکستر گردید؛ آنگاه آن خاکستر را بالای زخم گذاشت. پس خونریزی قطع شد.
۱۱۶۳ـ عَنْ أَنَسٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صكُسِرَتْ رَبَاعِيَتُهُ يَوْمَ أُحُدٍ، وَشُجَّ فِي رَأْسِهِ، فَجَعَلَ يَسْلُتُ الدَّمَ عَنْهُ وَيَقُولُ: «كَيْفَ يُفْلِحُ قَوْمٌ شَجُّوا نَبِيَّهُمْ وَكَسَرُوا رَبَاعِيَتَهُ، وَهُوَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ»! فَأَنْزَلَ اللَّهُ ﻷ: ﴿لَيۡسَ لَكَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٌ﴾[آل عمران: ۱۲۸].
ترجمه: انس سمیگوید: روز جنگ احد، دندانهای رباعی (پیشین) رسول الله صشکست و سر مبارک، زخمی گردید. پیامبر اکرم صدر حالی که خونها را از چهرهاش پاک میکرد، میفرمود: «قومی که به خاطر دعوت به سوی الله، سر پیامبرش را زخمی کند و دندانهایش را بشکند، چگونه رستگار میشود»؟! پس الله متعال این آیه را نازل فرمود: ﴿لَيۡسَ لَكَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٌ﴾[آل عمران: ۱۲۸]. «ای پیامبر! چیزی از کار بندگان در دست تو نیست».