باب (٩): دربارهی دم کردن از عقرب گزیدگی
۱۴۵۲ـ عَنْ جَابِرٍ سقَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صعَنِ الرُّقَى، فَجَاءَ آلُ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صفَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّهُ كَانَتْ عِنْدَنَا رُقْيَةٌ نَرْقِى بِهَا مِنَ الْعَقْرَبِ، وَإِنَّكَ نَهَيْتَ عَنِ الرُّقَى قَالَ: فَعَرَضُوهَا عَلَيْهِ، فَقَالَ: «مَا أَرَى بَأْسًا، مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمْ أَنْ يَنْفَعَ أَخَاهُ فَلْيَنْفَعْهُ». (م/۲۱٩٩)
ترجمه: جابر س میگوید: رسول الله صاز دَم کردن، منع فرمود. بعد از آن، خانوادهی عمرو بن حزم نزد رسول الله صآمدند و گفتند: یا رسول الله! ما افسونی (دَمی) داشتیم که بوسیلهی آن، عقرب گزیده را دم میکردیم؛ ولی شما از دَم کردن منع فرمودید. جابر میگوید: آنگاه آنان، افسون خود را به نبی اکرم صعرضه نمودند. رسول الله صفرمود: «در آن، اشکالی نمیبینم؛ هرکس از شما میتواند به برادرش، نفع برساند، کوتاهی نکند».
۱۴۵۳ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ سأَنَّهُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صفَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَقِيتُ مِنْ عَقْرَبٍ لَدَغَتْنِي الْبَارِحَةَ، قَالَ: «أَمَا لَوْ قُلْتَ، حِينَ أَمْسَيْتَ: أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، لَمْ تَضُرُّكَ». (م/۲٧۰٩)
ترجمه: ابوهریره سمیگوید: مردی خدمت نبی اکرم صشرفیاب شد و گفت: یا رسول الله! از عقربی که دیشب مرا گزید، چه درد زیادی متحمل شدم. پیامبر اکرم صفرمود: «اگر شبانگاه، «أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»را میخواندی، به تو ضرری نمیرساند».
ترجمهی دعا: به کلمات کامل الهی از شر آنچه که آفریده است، پناه میبرم.