ترجمه صحیح مسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

باب (۳۴): فضایل عبد الله بن عمر ل

باب (۳۴): فضایل عبد الله بن عمر ل

۱۶٩۰ـ عَنِ عَبدِاللهِ ابْنِ عُمَرَ لقَالَ:كَانَ الرَّجُلُ فِي حَيَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صإِذَا رَأَى رُؤْيَا قَصَّهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص، فَتَمَنَّيْتُ أَنْ أَرَى رُؤْيَا أَقُصُّهَا عَلَى النَّبِيِّ ص، قَالَ: وَكُنْتُ غُلاَمًا شَابًّا عَزَبًا، وَكُنْتُ أَنَامُ فِي الْمَسْجِدِ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص، فَرَأَيْتُ فِي النَّوْمِ كَأَنَّ مَلَكَيْنِ أَخَذَانِى فَذَهَبَا بِي إِلَى النَّارِ، فَإِذَا هِيَ مَطْوِيَّةٌ كَطَىِّ الْبِئْرِ، وَإِذَا لَهَا قَرْنَانِ كَقَرْنَىِ الْبِئْرِ، وَإِذَا فِيهَا نَاسٌ قَدْ عَرَفْتُهُمْ، فَجَعَلْتُ أَقُولُ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ، قَالَ: فَلَقِيَهُمَا مَلَكٌ فَقَالَ لِي:لَمْ تُرَعْ، فَقَصَصْتُهَا عَلَى حَفْصَةَ، فَقَصَّتْهَا حَفْصَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص، فَقَالَ النَّبِيُّ ص: «نِعْمَ الرَّجُلُ عَبْدُ اللَّهِ لَوْ كَانَ يُصَلِّى مِنَ اللَّيْلِ» قَالَ سَالِمٌ: فَكَانَ عَبْدُ اللَّهِ، بَعْدَ ذَلِكَ، لاَ يَنَامُ مِنَ اللَّيْلِ إِلاَّ قَلِيلاً. (م/۲۴٧٩)

ترجمه: عبد الله بن عمر لمی‌گوید: اگر کسی، در زمان رسول الله صخوابی می‏دید، آن را برای پیامبر اکرم صتعریف می‏کرد. من نیز آرزو داشتم که خوابی ببینم و آن را برای رسول الله صتعریف کنم. سرانجام، من هم که در آن زمان، نوجوان و مجرد بودم و در مسجد نبوی می‏خوابیدم، خواب دیدم که دو فرشته، مرا گرفتند و به طرف دوزخ بردند. دوزخ به صورت چاهی بود که در هم پیچیده شده باشد و دو شاخ داشت. در آنجا، چند نفر از کسانی را که می‌شناختم، دیدم. در آن لحظه، که می‌گفتم از دوزخ به الله متعال پناه می‏برم، از دوزخ به الله متعال پناه می‏برم، از دوزخ به الله متعال پناه می‏برم، فرشته‏ای دیگر به ما رسید و گفت: نترس.

خوابم را برای خواهرم؛ حفصه ل؛ تعریف کردم. خواهرم هم آن را برای پیامبر اکرم صتعریف کرد. رسول الله صفرمود: «عبدالله بسیار انسان شایسته‏ای است؛ ای کاش! نماز شب می‏خواند». سالم که راوی حدیث از عبد الله است، می‌گوید: بعد از آن، عبد الله سشب‌ها را خیلی کم می‌خوابید. (بیشتر به عبادت می‌پرداخت).