باب (۱۵): دربارهی خوردن کدو
۱۳۱۴ـ عَنْ أَنَسٍ بنِ مَالِك سقَالَ: دَعَا رَسُولَ اللَّهِ صرَجُلٌ، فَانْطَلَقْتُ مَعَهُ، فَجِيءَ بِمَرَقَةٍ فِيهَا دُبَّاءٌ، فَجَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صيَأْكُلُ مِنْ ذَلِكَ الدُّبَّاءِ وَيُعْجِبُهُ قَالَ: فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ جَعَلْتُ أُلْقِيهِ إِلَيْهِ وَلاَ أَطْعَمُهُ، قَالَ فَقَالَ أَنَسٌ: فَمَا زِلْتُ، بَعْدُ ذَلِك يُعْجِبُنِى الدُّبَّاءُ. (م/۲۰۴۱)
ترجمه: انس بن مالک سمیگوید: مردی رسول الله صرا برای صرف غذا، دعوت نمود. من نیز همراه پیامبر اکرم صرفتم. در آنجا خورشی آوردند که در آن، کدو وجود داشت. رسول الله صاز آن کدوها، تناول میفرمود و مورد پسند او واقع شده بودند. وقتی که من متوجه این موضوع شدم، کدوها را جلوی ایشان میگذاشتم و من نمیخوردم. بعد از آن، من خوردن کدو را دوست داشتم.