حجة الله البالغه - جلد اول

فهرست کتاب

ترس پیامبر ج از این که سنت فرض قرار داده شود:

ترس پیامبر ج از این که سنت فرض قرار داده شود:

رسول خدا ج در باره نماز تراویح فرمود: «مَا زَالَ بِكُمُ الَّذِى رَأَيْتُ مِنْ صَنِيعِكُمْ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ يُكْتَبَ عَلَيْكُمْ. وَلَوْ كُتِبَ عَلَيْكُمْ مَا قُمْتُمْ بِهِ فَصَلُّوهَا أَيُّهَا النَّاسُ فِى بُيُوتِكُمْ» «بشما حالتی بود که در این چند شب، متوجه رفتار شما شدم و نماز خواندنتان را دیدم. هراس نمودم که به شما فرض نشود، و اگر فرض می‌گردید به آن پایبند نمی‌شدید، پس ای مردم! در خانه هایتان نماز بخوانید» پس رسول خدا ج از این که آن را در میان خود گسترش دهند جلوگیری نمود تا که از شعایر دین قرار نگیرد، سپس معتقد گردند که ترک آن کوتاهی در حق خداوند است، پس بر آنان فرض گردد.

و همچنین قول رسول خدا ج که فرمود: «أَعْظَمَ الْمُسْلِمِينَ جُرْمًا مَنْ سَأَلَ عَنْ شَىْءٍ، فَحُرِّمَ لأَجْلِ مَسْأَلَتِهِ» «در میان مسلمانان بزرگترین مجرم آن است که در باره چیزی سؤال کند، پس بخاطر سؤالش آن چیز حرام گردد».

و نیز فرموده است: «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ حَرَّمَ مَكَّةَ وَدَعَا لَهَا وَحَرَّمْتُ الْمَدِينَةَ كَمَا حَرَّمَ إِبْرَاهِيمُ مَكَّةَ وَدَعَوْتُ لَهَا فِى مُدِّهَا وَصَاعِهَا مِثْلَى مَا دَعَا إِبْرَاهِيمُ لِمَكَّةَ» «بدرستی که ابراهیم مکه را حرام قرار داد و برای آن دعا کرد، و من نیز مدینه را حرام قرار دادم همانند این که ابراهیم مکه را حرام قرار داد و دعا کردم برای مد و صاعش مانند دعای ابراهیم برای مکه».

و نیز آن حضرت ج در پاسخ به کسی که از او در باره حج سؤال کرد که «أهو فِي كُلِّ عَامٍ» «آیا حج در هر سالی واجب است؟» فرمود: «لَوْ قُلْتُ: نَعَمْ لَوَجَبَتْ وَلَوْ وَجَبَتْ لَمْ تَقُومُوا بِهَا وَلَوْ لَمْ تَقُومُوا بِهَا عُذِّبْتُمْ» «اگر بگویم بله واجب می‌گردید و اگر واجب گردد انجامش نمی‌دادید و بدین سبب معاقبه می‌شدید».