بعثت آن حضرت ج نخست بهسوی بنی اسماعیل بود:
یکی آن که: بعثت آن حضرت ج دو بعثت را دربر داشت، بعثت اولی بهسوی بنی اسماعیل بود چنانکه خداوند میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ﴾[الجمعة: ۲]. «اوست کسى که در میان درس ناخواندگان رسولى از خود آنان برانگیخت».
و میفرماید : ﴿لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أُنذِرَ ءَابَآؤُهُمۡ فَهُمۡ غَٰفِلُونَ٦﴾[یس: ۶]. «تا گروهى را که پدرانشان هشدار نیافتهاند و خود غافلند، هشدار دهى».
و این بعثت مستلزم این قرار گرفت که مادۀ شریعت او همان شعایر، سنن، عبادات و وجوه منافع باشند که نزد آنها از بدیهیات به حساب میآیند، زیرا شرع عبارت است از اصلاح آنچه نزد مردم هست نه این که آنها را به چیزهایی مکلف کند که از آنها علم و معرفتی نداشته باشند، نظیر آن قول خداوندی است که میفرماید: ﴿قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ٢﴾[یوسف: ۲]. «[به صورت] قرآن عربى (فرو فرستادیم)، باشد که شما دریابید».
و نیز میفرماید: ﴿وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا أَعۡجَمِيّٗا لَّقَالُواْ لَوۡلَا فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥٓۖ ءَا۬عۡجَمِيّٞ وَعَرَبِيّٞ﴾[فصلت: ۴۴]. «و اگر آن را قرآنى به زبانى غیر عربى قرار مىدادیم، به یقین مىگفتند: چرا آیههایش تفصیل [و روشن] نشدهاند؟ آیا [قرآن] به زبان غیر عربى و [مخاطب] عربى است؟».
و نیز میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ﴾[إبراهیم: ۴]. «و هیچ رسولى را مگر به زبان قومش نفرستادیم».