به تدبیر خداوند در هر نوع بنگر:
باز بهسوی تدبیر حق تعالی و تربیت و لطف او نسبت به هر نوعی بنگر. چون نبات، حس و حرکتی ندارد خداوند برای آن ریشههایی مقرر کرده تا غذای خود را از اختلاط ماده آب و هوا، و اجزای لطیف خاک جذب کرده، سپس آن را در شاخها و غیره بر حسب مقتضای صورت نوعی توزیع نماید.
و چون حیوان حساس و متحرک بالاراده است برایش ریشهای مقرر نشده تا غذای خود را از خاک جذب نماید، بلکه به او الهام شده تا دانه و علف و غیره را از مواردش تلاش نماید و تمام مایحتاجش از منافع به او الهام گردیده است.
و نسبت به آن نوع حیوان که مانند کرم از خاک ایجاد نمیشوند، خداوند چنین تدبیری نموده است که نیروهای تناسلی را در آن بودیعت نهاده است. خداوند در ماده رطوبتهایی آفریده که آنها را در تربیت جنین مصرف میکند و پس از زایمان آنها را به صورت شیر خالص تبدیل مینماید و به نوزاد الهام میکند تا پستان مادر را بمکد و شیر او را ببلعد.
و در مرغ رطوبتهایی قرار داده تا آنها را برای پدیدآمدن تخم مرغ بکار ببرد، پس وقتی که تخم را انداخت به آن یبوست و خالیشدن شکم دست میدهد که در اثر آن دیوانه میشود و از اختلاط و آمیزش نوع خود کنار میرود و حضانت و پرورش چیزی را میپسندد که خلاء شکمش را پر کند.
و طبع کبوتر را به گونهای قرار داده که نر و ماده باهم انس میگیرند و خلاء شکم آنها را انگیزهای برای پرورش تخم قرار میدهد و رحمت خداوندی بر این است که رطوبتهای کهنه را سبب تهوع و بیرونآوردن دانه و آب، و انداختنش در شکم جوجهاش قرار داده و نر را بنابر انسی که با ماده داشت بگونهای درمیآورد تا از ماده تقلید نماید؛ و برای جوجهها مزاج مرطوبی میآفریند و آنها را پر و بال، ریشۀ او قرار میدهد تا به وسیله آنها پرواز کند.