سبب قلت اهتمام به حدیث:
پس تدوین حدیث و فقه و مسایل، بر حسب نیاز آنها به جا قرار گرفت؛ زیرا در نزد آنها آثار و احادیثی که بتوان از آنها فقه را طبق اصولی چنان استنباط نمود که اهل حدیث اختیار نمودهاند نبود، و راجع به جمع و جورنمودن اقوال علمای شهرهای مختلف و بحث از آنها شرح صدری نداشتند، و در این باره خود را متهم میکردند، و معتقد بودند که ائمه ایشان در بالاترین پایه تحقیق، قرار گرفتهاند، و قلوب ایشان به اصحاب خودشان مایلتر بود، چنانکه علقمه میگفت: «هل أحد منهم أثبت من عبد الله؟» «آیا کسی از عبدالله ثابتتراست؟» و امام ابوحنیفه فرمود: «إبراهيم أفقه من سالم، ولولا فضل الصحبة لقلت: علقمة أفقة من ابن عمر». «فقاهت ابراهیم از سالم بیشتر است و اگر فضیلت صحابیت او نبود میگفتم که فقاهت علقمه از ابن عمر بیشتر است».